خرج و پس انداز دو شاهرگ اصلی

  • اشتراک‌گذاری
  • 130
  • 0
خرج و پس انداز دو شاهرگ اصلی

یکی از جمله‌هایی که تقریبا از تمام افراد جامعه که دستی در خرج و پس انداز و مخارج زندگی دارند می‌شنوید این است که دخل و خرج با هم نمی‌خواند. طبیعی است که این دو اصل بدون برنامه ریزی، با یکدیگر همخوانی نخواهند داشت و به عبارت واضح‌تر، خرج از درآمد جلو می‌زند. این نامتوازن بودن در شرایط مالی ما باعث می‌شود که تمام ابعاد زندگی‌مان از میهمانی‌ها تا رفت و آمد و تفریح و حتی پس دادن قرض و قوله‌‌های‌مان تحت تاثیر قرار بگیرند و فشار بیش از حد به روان آدم وارد شود و تا جایی پیش رود که مجبور به تن دادن به غیر حرفه‌ای‌ترین راه حل‌های سطحی برای حل مشکلات‌مان، یعنی قرض گرفتن، آن هم در همان لحظه، ماه و یا سال رو بیاوریم. دست آخر به این نتیجه می‌رسیم که رسیدن به یک راه حل مشخص و با ثبات تنها دو راه را پیش روی ما می‌گذارد؛ یک راه این است که درآمدمان را افزایش دهیم و راه دیگر، کم کردن مخارج است. راه حل اول یعنی افزایش درآمد است که راه حل بدی نیست اما باید به خاطر داشت که هر چه قدر هم درآمد داشته باشیم به همان میزان، خرج‌هایی هم که می‌کنیم افزایش می‌یابد. به همین خاطر، تنظیم هزینه‌ها یا به عبارتی کم کردن مخارج، گزینه‌ای است که سواد مالی برای مشخص کردن خرج و پس انداز پیش روی ما می‌گذارد.

سرمایه گذاری آنلاین با کیان دیجیتال

برای کاهش هزینه ها باید چه کار کرد؟

برای کاهش هزینه‌ها ابتدا باید جدولی از هزینه‌های روزانه تهیه کرد. این جدول تنها به مخارج بزرگ بسنده نمی‌کند. هر خرجی را باید یادداشت کرد. مانند جدول زیر؛

یادداشت هزینه های روزانه برای خرج و پس انداز

توصیه می‌کنیم که این فهرست را به صورت دستی و در دفتری مجزا با نام «خرج و پس انداز» بنویسید

بعد از این که برای یک ماه به این فهرست متعهد ماندید و تمام قسمت‌های آن را با دقت پر کردید، با تصویری عجیب از مخارجی مواجه می‌شوید که آن‌ها را در روزهای معمول سال فراموش کرده‌اید. با نگاه به این فهرست متوجه می‌شویم که چه چیزهایی بوده‌اند که ما اصلا آن‌ها را نمی‌خواستیم و خریدیم. هزینه‌های ماهانه را بررسی می‌کنیم و تازه دستگیرمان می‌شود هزینه‌هایی هستند که می‌توانیم به راحتی آن‌ها را در برنامه خرج و پس انداز مان کاهش دهیم. پر کردن این جدول تنها به ماه اول مربوط نمی‌شود و حداقل تا چهار ماه برای رسیدن به نتیجه برای بودجه بندی مشخص باید این روش را ادامه دهیم.

خودآگاهی و ناخودآگاهی

ما آدم‌ها به طور ناخودآگاه، خریدهایی را انجام می‎دهیم که می‌توان آن‌ها را خریدهای نادرست نامید. خرید‌هایی که بر اساس یک سری الگوهای تعریف شده، البته به غلط، در هر جامعه‌ای رواج پیدا کرده است. این الگوها به ویژه در جامعه ما به پنج الگوی نادرست دسته بندی می‌شوند؛

  1. الگوهای مردانه؛ این اصطلاح که مرد باید آنقدر دست‌هایش پر از خرید باشد که درب خانه را با پایش باز کند را بارها شنیده‌ایم. متاسفانه این الگو جا افتاده در جامعه ما بسیار غلط است. خرید در حجم بیش‌تر از نیاز در مردان به وفور دیده می‌شود.
  2. الگوهای زنانه؛ خانم‌ها در زمانی که دچار فشارهای روانی و عاطفی می‌شوند سعی می‌کنند با خرید کردن احساس آرامش و رضایت را به خود برگردانند. از نظر علم روانشناسی، خرید به خودی خود باعث تخلیه فشارهای روانی در انسان می‌شود اما سواد مالی این شرط را برای پیشرفت و تنظیم دخل و خرج و پس اندازه به طور کلی رد می‌کند.
  3. الگوهای کودکانه؛ کودکان عاشق زرق و برق هستند و به محض دیدن یک اسباب بازی و یا شی فانتزی به طور لحظه‌ای اقدام به خرید و یا تقاضا از خانواده برای خرید آن محصول موردنظر می‌کنند.
  4. الگوهای جوانانه؛ پیروی از افراد مشهور و مورد علاقه در جوانان الگو رایجی است و در تمام کشورها نیز وجود دارد. سلبریتی‌ها از عمده افرادی هستند که نوع پوشش‌شان مورد پسند جوانان است و به همین خاطر، قشر جوان شروع به خرید لباس‌ها و تزئینات برندی می‌کنند که هزینه بسیار زیادی دارد.
  5. الگوهای بازاریابانه؛ امروزه بسیاری از شرکت‌ها و تولیدکنندگان کالاهای مصرفی و خدماتی در زمینه تجارت آنلاین پیشرفت کرده‌اند و راه‌کارهایی را برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند تا بتوانند محصولات خود را در تعداد بالا و در کم‌ترین زمان به فروش برسانند. در روش‌های بازاریابی، حراج و تخفیف‌های عمده در فرصت زمان کم، بیش از پیش، افراد را مایل به خرید کالا حتی در زمانی که نیازی به آن ندارند می‌کنند.

سه سوال مهم در خرید آگاهانه

حال که با الگوهای مصرفی نادرست آشنا شده‌ایم، می‌توانیم آگاهانه‌تر خریدهای خود را انجام دهیم. کافی است ۳ سوال در زمان تصمیم به خرید هر چیز از خود بپرسیم؛

  1. آیا واقعا به کالا و یا خدمات مورد نظر نیاز داریم؟ چرا؟
  2. آیا واقعا اکنون به آن نیاز داریم؟
  3. آیا کالا دیگری که قیمت کم‌تری دارد و از کیفیت خوبی هم برخوردار است می‌تواند به صورت جایگزین این کالا و یا خدمات مدنظر جواب نیاز من را بدهد؟

سعی کنیم با این ۳ سوال همه چیز را مقایسه کنیم و از این بابت که مورد دیگری، ارزان‌تر و هم‌تراز کالا یا خدماتی که می‌‎خواهیم در بازار هست یا خیر مطمئن شویم. اگر قیمت این کالا و خدمات بیش از یک میلیون تومان است، سه روز از اقدام به خرید و پرداخت هزینه بابت آن دست نگه داریم. به این ترتیب برای رسیدن به هدف‌مان که تنظیم خرج و پس انداز است، سه روز از هیجانات خرید دوری ‌می‌کنیم تا مطمئن شویم که حتما به آن کالا نیاز داریم.

ماه دوم و ماه سوم برای خرج و پس انداز

مرحله بعدی برای تنظیم خرج و پس انداز این است که ماه دوم و ماه سوم هم به نوشتن هزینه‌ها ادامه دهیم. در ماه دوم بعد از این که هزینه های خود را در جدول یادداشت کردیم، به قضاوت می‌نشینیم و با مقایسه با جدول ماه اول مشخص می‌کنیم که چه مواردی خرج اضافه بوده است و می‌توانست نباشد. اما این یادداشت‌ها همچنان تا ماه سوم ادامه دارد و هنوز نمی‌توان یک بودجه مشخص برای هزینه‌ها تعیین کرد.

ماه چهارم؛ نوبت مشخص کردن بودجه مورد نیاز

در ماه چهارم به بررسی آن چه که در سه ماه گذشته خرج کرده‌ایم می‌پردازیم. در ماه چهارم برای مشخص کردن میزانی که برای خرج و پس انداز نیاز داریم، بنا بر هزینه‌های اضافه، شروع به تعیین بودجه می‌کنیم. البته یک نکته در میان قضاوت‌های‌مان را نباید فراموش کنیم؛ یک سری از هزینه‌ها در مفهوم سرمایه گذاری به هزینه‌های غیر قابل اجتناب و غیر قابل پیش بینی معروف هستند که برای این دست مخارج نیازی به قضاوت نیست. برای این دو دسته هزینه، همیشه بودجه‌ای ثابت را کنار می‌گذاریم. بعد از تعیین بودجه، هر زمان که پس اندازمان به ۹ برابر درآمد ماهیانه مان رسید، از آن به بعد ۱۰ درصد از درآمد ماهیانه خود را به صندوق پس اندازمان اختصاص می‌دهیم.

متعهد بمانیم!

موضوعی که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است این است که از ماه چهارم به بعد باید به بودجه تعیین شده پایبند بمانیم. بعد از این که برای هر کدام از قسمت‌های جدول و هزینه‌های موجود که محاسبه شده‌اند، بودجه‌ای اختصاص می‌دهیم باید به خاطر داشته باشیم که وفادار ماندن و به اجرا درآوردن بودجه برای تامین مخارج به حس توانمندی ما در نظارت بر اوضاع مالی‌مان و خرج و پس انداز کمک بسیار زیادی می‌کند.

نتیجه گیری

تا به این جا، متوجه اصل اول سواد مالی شدیم. در ادامه که به گام بعدی سواد مالی که اعتبار و بدهی می‌شود بپردازیم، به ساختن جدولی که در بالا به آن پرداخته‌ایم مشغول شویم و همه چیز را یادداشت کنیم. این نکته مهم است که از همین گام اول همه چیز را جدی بگیریم تا به نتیجه درست دست پیدا کنیم.