نظریه پنجره شکسته چیست و چه کاربردی دارد؟
- اشتراکگذاری
- 1811
- 0
فرض کنید در خیابانی قدم میزنید و خانهای را میبینید که پنجره آن شکسته است. چه ذهنیتی در مورد آن خانه و صاحبانش پیدا میکنید؟ اگر قرار باشد این خانه را برای خرید به شما پیشنهاد کنند، حاضرید آن را به قیمت بالایی خریداری کنید؟
بیشتر انسانها در مواقع فقط به ظاهر مسئله توجه میکنند در حالی که ظاهر مسئله کل ماجرا نیست. به عبارت دیگر همهی ما در بیشتر مواقع فقط ابتدا و انتهای یک اتفاق را میبینیم و به جریاناتی که در این وسط اتفاق میافتد توجه خاصی نداریم. در نظریههای جامعه شناسی تئوری به نام پنجره شکسته وجود دارد که به این موضوع خاص می پردازد. در ادامه این موضوع روشنتر بحث خواهیم کرد.
نظریه پنجره شکسته از کجا آمد؟
فردریک باستیا که یک پژوهشگر اقتصادی بود در سال 1850 میلادی به موضوعی اشاره کرد که برای بسیاری از پژوهشگران اقتصادی و اجتماعی بسیار قابل تامل بود.
آقای باستیا تئوری خود را با یک مثال بیان میکند. یک پسر بچه را در نظر بگیرید که در یک نانوایی کار میکند. این پسر بچه به صورت اتفاقی با یک سنگ پنجره نانوایی را میشکند. ماجرا از این جا شروع میشود که نانوا قصد داشت هفته آینده یک لباس نو بخرد اما با شکسته شدن شیشه توسط شاگردش که یک پسر بچه است، این اتفاق نیفتاد.
الان همهی ما فکر میکنیم که این پسربچه با شکستن شیشه نانوایی درآمدی را برای شیشه فروش محل ایجاد کرده و حتی باعث ایجاد درآمد برای او شده است. این تفکر همان دید ما به ابتدا و انتهای یک موضوع است و به این موضوع که در این میان چه اتفاقی میافتد توجه نداریم.
اگر به موضوع با دقت بیشتری نگاه کنیم متوجه میشویم که نانوا قصد خرید لباس نو را داشت دیگر نمیتواند آن را بخرد بلکه باید هزینه خرید لباس نو را برای خرید شیشه هزینه کند. از طرفی موقعی که نانوا شیشه نو برای نانوایی میخرد هیچ گونه مطلوبیت جدیدی کسب نمیکند بلکه باید هزینه بیشتری صرف کند تا همان مطلوبیت قبلی که داشتن شیشه سالم بود را کسب کند.
از طرف دیگر، به دلیل خرید شیشه نو بجای شیشه شکسته از مطلوبیت خرید لباس نو نیز محروم شده است. پس نه تنها مطلوبیت جدیدی کسب نشده بلکه هزینه بیشتری صرف شده تا فقط مطلوبیت قبلی حفظ شود. جدای از این مباحث، به دلیل ناتوانی نانوا در خرید لباس نو، خیاط نیز دچار مشکل میشود و او نیز نتوانسته مطلوبیت و درآمد جدیدی کسب کند.
بعضی از مردم میگویند که این که نظریه باعث نادیده گرفته شدن شیشه فروش شده است. اگر با دقت بیشتری به داستان نگاه کنیم متوجه خواهیم شد تعمیر چیزی باعث از بین رفتن ثروت جامعه میشود.
هزینهکرد نانوا برای خرید شیشه یک نوع محروم شدن جامعه از کسب ثروت جدید است. برای ایجاد فضایی به منظور کسب ثروت از سوی شیشه فروش، نباید شیشه شکسته شود زیرا خود باعث از بین رفتن ثروت جامعه و کاهش مطلوبیت میشود بلکه باید از طریق رونق ساختوساز و از طریق دیگری فضای مناسب برای کسب مطلوبیت شیشه فروش اقدام کرد نه از بین بردن بخشی از ثروت جامعه.
پنجره شکسته در مسائل اجتماعی
شاید این سوال در ذهنتان ایجاد میشود که نظریه پنجره شکسته چه تاثیری در مسائل اجتماعی دارد؟ برای جواب به این سوال باید گفت که این تئوری بیشتر حواس جمع بودن مسئولان را توضیح میدهد.
در دهههای گذشته شهرداری نیویورک گرفتار دیوار نوشته و مخدوش کردن بدنه قطارهای مترو از طریق یک سری نوشتهها بود. این شهرداری از نظریه پنجره شکسته برای حل این موضوع استفاده کرد. آنها هر روز بعد از زمان کاری مترو، همه نوشتهها را از روی بدنه قطار و دیوارهای مترو پاک کرده و رنگ آمیزی میکردند این اتفاق باعث شد که کم کم این دیوار نوشتهها دیگر در مترو تکرار نشود و یکی از نا امنترین متروها را به امنترین مترو تبدیل کردند.
دلیل این کار این بود که شهرداری نیویورک به انجام دهندههای این کار بصورت غیر مستقیم القا کرده بود که ما همواره حواسمان به همه چیز است و چیزی از دید ما مخفی نیست.
کاربرد نظریه پنجره شکسته در سرمایه گذاری
اگر در کشوری اتفاقاتی همچون کودتای نظامی و یا انفجارات تروریستی اتفاق بیفتد این ذهنیت را در سرمایه گذاران ایجاد میکند که در این کشور امنیت سرمایه گذاری وجود ندارد. زیرا سرمایه گذاران فکر میکنند کشوری که توانایی برقراری امنیت داخلی کشور را ندارد که یک نیاز اساسی است،
چگونه میتواند امنیت سرمایههای سرمایه گذاران را تامین کند. این موضوع در سرمایه گذاری خارجی تاثیر گذارتر است. اما این نظریه یک بعد عمومیتر هم دارد. فرض کنید در خیابانی قدم میزنید و خانهای را میبینید که پنجره آن شکسته است. چه ذهنیتی در مورد آن خانه و صاحبانش پیدا میکنید؟
اگر قرار باشد این خانه را برای خرید به شما پیشنهاد کنند، حاضرید آن را به قیمت بالایی خریداری کنید؟ جالب اینجاست که برخی شرکتها نیز در دنیای سرمایهگذاری همین طور هستند. یعنی فاقد بنیانهای لازم هستند و اگر تخصص کافی را در خصوص تحلیل آنها داشته باشید، پنجرههای شکسته آنها را تشخیص خواهد داد.
در دوران رونق بورس در اوایل سال 99، گاهی سهام شرکتهایی خرید و فروش شد و رشد زیادی کرد که اگر تحلیل میشدند هرگز تا آن حد افزایش قیمت پیدا نکرده و بعدا با افت قیمت سهامدارانشان را متضرر نمیکردند. یکی از راهکارهای فرار از چنین اشتباهی به خصوص برای کسانی که برای بازار سهام وقت ندارند یا تحلیل نمیدانند، سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس و خرید صندوقهای سرمایهگذاری سهامی است. از جمله این صندوقها میتوان به صندوق های درآمد ثابت، صندوق سرمایه گذاری طلا و صندوق شاخص هم وزن اشاره کرد.
جمع بندی
نظریه پنجره شکسته هرچند نخستین بار در مورد مسائل اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت اما بعد از طی سالیان متوالی در پژوهشهای اقتصادی نیز مورد استفاده قرار گرفت.
پنجره شکسته در اقتصاد بیشتر به وجود نااطمینانی در سرمایه گذاری اشاره دارد و اتفاقات موجود در هر کشوری به نحوی از چشم تصمیم گیرندگان به دور باشد،
سرمایه گذاران تصور خواهند کرد که در این کشور امنیت سرمایههای آنان تامین نخواهد شد و این خود باعث فرار سرمایه گذاران خواهد شد. فرار سرمایه گذاران و عدم تمایل آنان به سرمایه گذاری باعث کاهش تولید و در نتیجه کاهش ثروت ملی خواهد شد.