کالای عمومی چیست؟
- اشتراکگذاری
- 247
- 0
از جمله مثالهای کالای عمومی میتوان به امنیت، زیرساخت، آموزش، محیط زیست و سلامت اشاره کرد.
ممکن است این جمله مهم را از امیر کبیر شنیده باشیم که میگوید: «اگر نیت یک ساله دارید، گندم بکارید. اگر نیت ده ساله دارید درخت بکارید و اگر نیت صد ساله دارید، انسان تربیت کنید.». ارتباط مستقیمی میان آنچه که امیرکبیر گفته است با موضوع اصلی یعنی کالای عمومی و اهمیت آن وجود دارد. مجموعه کسانی که در طول تاریخ به آنها فیلسوف و یا اندیشمند میگوییم به طور مستقیم یا غیرمستقیم به اهمیت وجود کالای عمومی تاکید داشتهاند.
اما این سوال پیش میآید که کالای عمومی چیست؟ و چرا اندیشمندان و کسانی که به اهداف بلندمدت و بزرگ اجتماعی فکر میکردند و میکنند بر اهمیت کالای عمومی تاکید دارند. در واقع، امیر کبیر با این جمله معروف خود به طور مستقیم بر حضور مهم کالای عمومی در جامعه تاکید داشته است.
به عنوان مثال، آموزش، یک کالای عمومی است که در دسترس قرار دادن آن برای عموم، تنها از طرف دولت و نظام حاکم امکانپذیر است. کالای عمومی باعث میشود تا جامعه از نظر سطح رفاهی پیشرفت کند و در جایگاهی قرار گیرد که بتواند برای خود تصمیمات آیندهساز و کارآمد بگیرد. برای به وجود آمدن یک جامعه پیشرفته باید آموزش، بهداشت و دیگر موارد به شکل کالای عمومی در اختیار مردم قرار گیرد.
ویژگی های کالای عمومی
پل ساموئلسن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1970 میلادی همان کسی بود که مفهوم کالای عمومی را بر سر زبانها انداخت و ویژگیهایی را برای این نوع کالا برشمرد. از مهمترین ویژگیهایی که کالای عمومی دارد این است که این کالا به دست دولت یا یک نهاد عمومی قابل دسترس میشود.
یعنی افراد جامعه با قدرت فردی خود نمیتوانند به راحتی کالای عمومی را به وجود بیاورند. ویژگی دیگر کالای عمومی (Non-rivalry) یا «غیررقابتی» بودن آن است. به این معنی که با استفاده یک شخص از کالای عمومی، شخص دیگر دچار فقدان آن نمیشود.
به عنوان مثال، نوشابه یک کالای رقابتی است و اگر فردی اقدام به خرید چندین بطری نوشابه کند، همسایه او ممکن است با فقدان وجود نوشابه مواجه شود. اما با رفتن همان فرد به مدرسه یا پارک و استفاده از این کالای عمومی، باعث نمیشود تا همسایه او دچار کمبود شود و او هم میتواند از این کالای عمومی یعنی آموزش بهرهمند شود؛ بنابراین رقابتی در کار نیست.
البته بعد از پل ساموئلسن هم اقتصاددانهای دیگری مانند ریچارد ماسگریو به ویژگیهای دیگر کالای عمومی مانند غیر قابل استثنا بودن آن (Non – excludability) اشاره کردهاند.
به این معنی که استفاده کنندگان از کالای عمومی را نمیتوان مستثنی کرد یا به عبارت دیگر، مصرف آن را برای دیگران منع نمود. به عنوان مثال نمیتوان روشنایی شهر را که کالای عمومی محسوب میشود از عدهای منع کرد و به آنها گفت که از آن استفاده نکنند. بهتر است برای پاسخ کاملتر به سوال کالای عمومی چیست؟ مثالهای بیشتری از این نوع کالا معرفی کنیم.
بهداشت و سلامت
وجود سلامت از ارکان حفظ بقا و رشد در هر جامعهای است. به همین خاطر است که دولتها بهداشت و سلامت را به کالای عمومی تبدیل کردهاند و خدمات اولیه را برای افراد جامعه در دسترس قرار دادهاند. حضور بیمههای سلامت و ساخت بیمارستانها و ارائه خدمات بهداشتی در سطح عموم جامعه از وجوه کالای عمومی بهداشت و سلامت به حساب میآید.
امنیت
از میان دیگر مثالهای کالای عمومی میتوان به امنیت اشاره کرد. دولتها با در نظر گرفتن هزینههایی اقدام به تشکیل ساختارهای انتظامی و امنیتی میکنند تا افراد جامعه در ثبات و آرامش به فعالیتهای خود بپردازند. از آنجایی که امنیت تخصیص پذیر نیست و بهرهمندی آن برای تمام افراد جامعه است؛ بنابراین امنیت به عنوان کالای عمومی به حساب میآید.
محیط زیست
بهرهمندی از هوای پاکیزه یک کالای عمومی و حق هر شهروند به حساب میآید؛ جلوگیری از آلوده کردن و آسیب رساندن به محیط زیست از وظایف دولتها است. به عنوان مثال مراتع و جنگلهایی که در هر کشور وجود دارد جز منابع و کالای عمومی محسوب میشوند و برای بقای محیط زیست باید از سوءاستفاده افراد سودجو در امان باشند.
پیامدهای کالاهای عمومی
هزینهای که برای پدید آمدن کالای عمومی در نظر گرفته میشود شاید در کوتاه مدت در مقابل انواع کالاهای دیگر دارای بازدهی نباشد. اما برخی از انواع آن در بلندمدت تاثیر گستردهای در جامعه میگذارند. به عنوان مثال اگر جامعهای اقدام به ارائه خدمات سلامت و آموزش به عنوان کالای عمومی کند، در آینده از نتایجی که از این اقدام خواهیم دید، جمعیتی است که از سلامت و سواد برخوردار هستند و میتوانند نیروی محرک اقتصاد کشور باشند.
از پیامدهای منفی از بین بردن کالای عمومی هم نباید غافل بود. اگر آسیبهای محیط زیستی به صورت مداوم وارد شود و این کالای عمومی تخریب شود، باید منتظر عواقب آن بر سلامت و زندگی افراد جامعه باشیم. در برخی موارد، در مورد تامین کالای عمومی، هزینههای مشارکت نقش زیادی دارند و میتوانند منجر به ظهور پدیده سواری مجانی شوند. یعنی کسی که بیشتر از آن کالای عمومی لذت میبرد، حاضر است پول بیشتری پرداخت کند تا آن کالا تامین شود. در این موارد حتی ممکن است کالای عمومی تولید نشود.