چرا مردم به جای بورس به مسکن پناه میبرند؟
- اشتراکگذاری
- 87
- 0
نگاهی به قیمت داراییهای سرمایهای در روزهای اخیر حاکی از نوسانات قابل توجه در قیمت سکه، طلا و سهام است. این موضوع ناشی از نااطمینانی شدیدی است که در این بازارها وجود دارد و مردم و فعالان اقتصادی نمیدانند نتیجه انتخابات آمریکا و وضعیت اقتصاد ایران چه میشود. با این حال، به نظر میرسد شرایط در بازاری همچون مسکن این طور نباشد. قیمت مسکن در آخرین گزارشهای مراکز رسمی کشور نیز روند صعودی طی کرده است. اما علت این موضوع چیست و چرا نوسانات در این بازار کمتر است؟ این موضوع از دو منظر قابل بررسی است که یکی به تفاوت در بازارهای دارایی بازمیگردد و دیگری به دلیل تغییرات در انتظارات مردم است.
انتظارات چیست و چطور بر بازارها تاثیر میگذارد؟
شاید از خود پرسیده باشید که چرا با وجود اینکه هنوز نتیجه انتخابات در آمریکا مشخص نشده، نوسانات در ارز و طلا زیاد شده است؟ یا چرا با اعلام یک خبر مبنی بر اتفاقی در آینده بازارهای دارایی نسبت به آن واکنش نشان میدهند، در صورتی که هنوز آن اتفاق در اقتصاد کشور نیفتاده و تاثیر واقعی نداشته است؟ در واقع، این واکنش و نوسانات به دلیل تغییر «انتظارات» مردم و فعالان اقتصادی رخ میدهد. انتظارات ریشه در ذهنیت افراد از آینده اقتصاد دارد و آنان با این کار آینده را خرید و فروش میکنند. اگر انتظار مردم از آینده تورم و وضعیت اقتصادی این باشد که شرایط دشوارتر میشود، اقدام به خرید داراییهایی میکنند که ارزش واقعی آنها ثابت باشد تا قدرت خرید و ثروت خود را حفظ کنند. هجوم برای خرید طلا و دلار در هنگام بحران اقتصادی نیز این گونه توجیه میشود. از طرف دیگر، اگر انتظار مردم از آینده این باشد که اقتصاد نسبتا بهتر و سامان اقتصادی بیشتر میشود، فعالان اقتصادی و مردم کمتر از داراییهایی همچون طلا استقبال میکنند.
تفاوت بازارهای دارایی
بازارها به دلایل بسیاری متفاوت هستند و همین تفاوت بازارها است که موجب کمتر یا بیشتر شدن نوسانات میشود. این تفاوتها را میتوان در چند بخش بررسی کرد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
۱) مشاهده روزانه قیمت: اولین تفاوت بازارها به مشاهده سرعت تغییرات قیمت دارایی و اطلاع از تغییر قیمتها برمیگردد. مثلا مشاهده قیمت و نوسانات برخی از بازارها مانند سکه و ارز در هر لحظه از زمان امکانپذیر است. همین موضوع باعث میشود کسی که در این بازارها سرمایهگذاری کرده است هر لحظه بتواند سود و زیان خود را بررسی کند. به همین دلیل هم هجوم برای فروش یا خرید و تشدید نوسانات قیمتی در این بازارها بیشتر است. این در حالی است که بازارهایی مانند مسکن با این داراییها تفاوت دارند. اصولا آمار و ارقام مسکن به صورت ماهانه اعلام میشود و حتی با وجود این که استفاده از اینترنت گسترش یافته و پایگاههایی برای مراجعه و اطلاع از قیمت مسکن به وجود آمده، باز هم قیمت دقیقی نمیتوان برای آن تعیین کرد و عوامل زیادی در تعیین آن نقش دارند. این عوامل آنقدر متنوع هستند که حتی اطلاع از قیمت منطقه نیز تنها تا حدودی راهگشا است.
۲) فیزیکی بودن یا نبودن: تفاوت دوم به میزان فیزیکی بودن و سرعت نقدشوندگی آن دارایی آن دارایی مربوط میشود. مسکن به نسبت داراییهایی همچون سهام و برخی موارد دیگر فیزیکیتر بوده و خرید و فروش آن مستلزم زمان بیشتری است. همین موضوع باعث میشود هنگام ریسکهای بزرگ، هجوم برای فروش این داراییها در یک زمان خاص کمتر باشد.
۳) میزان جذب سرمایههای خرد و کلان: تفاوت سوم بازارها که یکی دیگر از دلایل نوسانات است، میزان پذیرش سرمایههای خرد و کلان در آنها است. در بازارهایی همانند ارز، سهام و سکه که سرمایههای خردتر را جذب میکنند، میشود با دارایی نه چندان زیاد هم سرمایهگذاری کرد. همین موضوع احتمال جذب سرمایهگذاران ریسکگریز را بیشتر میکند و این بازارها را بیش از بازارهایی همچون مسکن، مستعد نوسان میکند.
تورم و اعتماد سنتی به داراییهای ثابت
در این میان مساله مهم دیگری هم وجود دارد که به سابقه ذهنی مردم و سرمایهگذاران سنتی برمیگردد. تورم بلندمدت ایران از دهه ۷۰ به این سو، حدود ۲۰ درصد بوده است. همین دید تورمی و تعمیم آن به آینده، مردم را از گذشته به سرمایهگذاری در خرید مسکن، زمین و طلا کشانده است که داراییهایی سنتی به حساب میآیند. در واقع تورم بلندمدت ذهنیتی در عموم ایجاد کرده که از حفظ این داراییها مطمئنتر هستند. همین اطمینان گذشتهنگر از عواملی است که بر نوسانات در این بازارها تاثیرگذار است.
اهمیت دید بلندمدت به سرمایهگذاری
با تمام این حرفها، نکته مهمی در این بین وجود دارد که عموم مردم نسبت به آن توجه نمیکنند. بازدهی بازارهای مختلف در طول زمان تفاوت چشمگیری ندارد. بررسیهای کارشناسان نشان میدهد که میانگین قیمت مسکن در شهر تهران از سال ۱۳۷۶ تاکنون نزدیک به ۲۵ درصد است. این میزان برای طلا حول و حوش ۳۰ درصد و برای بورس حتی پس از اصلاحات اخیر، حدود ۳۳ درصد است و برای گزینههای دیگر نیز چندان متفاوت نیست. در واقع اگر دید بلندمدت به سرمایهگذاری و انتخاب دارایی داشته باشیم، نوسانات کوتاهمدت را جزیی از آن میدانیم و از خرید و فروشهای بدون توجیه پرهیز میکنیم.