3 درس برای شروع سرمایه گذاری استارتاپی
- اشتراکگذاری
- 26
- 0
خیلی از افراد فکر میکنند اگر پول و سرمایه داشته باشیم میتوانیم سرمایه گذاری استارت آپی خود را شروع کنیم. اما آیا همین که پول داشته باشیم کافی است یا داشتن ابعاد دیگری هم نیاز است؟ متاسفانه بسیاری از کسانی که با سرمایه خود استارت آپی را آغاز میکنند فکر میکنند که سرمایه کافی است و هر زمان هم که از طرف متخصصین به آنها اعلام میشود که استارت آپ راه اندازی شده آنان در خطر است، در جواب مقداری پول بی زبان را بارها و بارها به شرکتشان تزریق میکنند اما دریغ از این که این سیاه چاله انتها ندارد. برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار استارت آپی موفق نیاز به شناخت 3 مرحله است.

پیگیری سرنخها مانند شرلوک هولمز
حتی شرلوک هولمز و پوآرو بودن کافی نیست. هر نوع از سرمایه گذاریها، به ویژه سرمایه گذاری استارتاپی نیاز به مطالعه دقیق سرنخها دارد. برنامه تجاری و داشتن یک استراتژی منظم برای شروع سرمایه گذاری بسیار ضروری است. زمانی که در حال امضا قرارداد با یک استارتاپ هستیم باید تمام تصمیمات را تحت کنترل خود داشته باشیم. اما این که میگوییم باید پیگیر سرنخ ها باشیم یعنی چه؟ باید جستجوی زمینهای را شروع کنیم. در مورد تاریخچه شرکت موردنظر تحقیق کنید. یکی از ترفندهای مورد علاقه شرکتهای بد سابقه، تغییر اسم است. یکی از دلایل عمدهای که برخی شرکتها دست به این کار میزنند این است که مشکلات حقوقی گذشته خود را با همان نام قبلی به سوی فراموشی ببرند و از روند شکایاتی که بابت تخلفاتشان از آنها شده فاصله بگیرند.
تحلیل بازار و تجاری سازی
قبل از شروع هر کسب و کاری مانند سرمایه گذاری در یک شرکت استارتاپ باید در نظر داشت که اصلا بازاری که با آن رو به رو هستیم وجود خارجی دارد یا خیر؟ مخاطبان و قراردادهایی که در رابطه به زمینه فعالیت شرکت موردنظرمان وجود دارند تا چه میزان میتوانند پاسخگوی سرمایه ما باشند؟ تحلیل بازار و سنجش پتانسیل تجاری از اولین کارهایی است که باید در زمان شروع سرمایه گذاری استارتاپی انجام دهیم.
گوشه گود نشستن ممنوع
بسیاری از سرمایه گذاران خردسال بعد از امضا قرارداد، یک گوشه مینشینند تا سرمایهشان بپزد! این در حالی است که بسیاری از سرمایه گذاران باسابقه که چندین موفقیت پی در پی داشتهاند، بعد از امضای هر قرارداد سرمایه گذاری استارتاپی، به بهانه جشن شروع به آشنایی با متخصصان و کارکنان استارتاپ خود میکنند و سعی میکنند با در جریان گذاشتن تمام اعضا بهترین نتیجه و تصمیمات را برای اجرا بگیرند. از همان شروع کار باید به دنبال مشتریان و سرمایه گذاران بعدی برای تداوم اهداف گشت. بازاریابی برای هر شرکتی مانند جریان خون در رگ انسان است. اگر قدرتمندترین بدنه را هم بسازید باز هم بدون جریان نیرو و شناور بودن در واقعیت بازار نمیتوانید تاب آوری داشته باشید.