روایتهایی از کارآفرینی با ایدههای کوچک و موثر
داستانهایی از موفقیت 4 کارآفرین بزرگ
- اشتراکگذاری
- 62
- 0
متحیر کننده است وقتی بسیاری از افراد را در جستجوی میانبرهای جادویی برای موفقیت در کسب و کار میبینیم. تحقق موفقیت در کارآفرینی نه از میانبرها به نتیجه میرسد و نه با راههای غیر عادی. به یاد داشته باشیم که کارآفرین واقعی کار واقعی انجام میدهد و به مشاغل واقعی مشغول است؛ از ارائه محصول گرفته تا هر نوع خدماتی که از جانب یک کارآفرین موفق ارائه میشود ملموس، مشخص و برای مشتریان واقعی است. مشخص است که کارآفرین موفق بودن بسیار کار میبرد و سختیهای خودش را دارد. گاهی اوقات یک ایده جالب میتواند مایه الهام افراد شود و آنها را به موفقیت برساند. داستانهای موفقیت واقعی وجود دارد که نشان میدهد عده ای از کارآفرینهای بزرگ با چنین ایدههایی توانستهاند به موفقیت دست پیدا کنند. در ادامه داستان بعضی از آنها را با هم بررسی میکنیم.

جان فرولیتو و دان والتاجیو
کارآفرینی این دو نفر از سختترین حالات شروع شد. در گرمای ظهر تابستان تا سرمای روزهای زمستانی، این دو نفر سوار بر اتوبوس قدیمیشان به کار توزیع نوشیدنیهای غیر الکلی مشغول بودند. تا این که بعد از به دست آوردن مهارت لازم در بازاریابی به فکر شروع کسب و کار خود افتادند. جان و دان تصمیم گرفتند تا اتوبوس خود را تبدیل به فروشگاهی متحرک کنند. قسمت عقب اتومبیل خود را مانند درب ورودی یک مغاز طراحی کردند و در هر محله و منطقه و حتی ایالت برای فروش چای سبز توقف میکردند. چای سبز Arizona. چه کسی است که نام این برند را تا به حال نشنیده باشد. در حال حاضر، محصولات آریزونا در سراسر جهان در حال توزیع است.
مت مالونی و مایک ایوانز
مت و مایک در حال طراحی یک وبسایت به نام Apartments.com بودند که یک بیماری همه چیز را تغییر داد. کار روی وبسایت جدید خیلی طاقت فرسا بود و کسی هم نبود که بتواند برای آنها غذا حاضر کند. تصمیم بر این شد که بعد از اتمام کار روزانه به رستوران بروند. در مسیر رستوران به بیماری مبتلا شدند و برای مدتی کار متوقف شد. بعد از بهبودی برنامهشان به طور کلی تغییر کرد. آنها از خودشان پرسیدند که چرا کاری نکنند که مواد غذایی را دم درب خانه تحویل بگیرند؟ این شد که سایت معروف GrabHub را راه اندازی کردند. در ماه آوریل سال گذشته اعلام شد که این وبسایت بیش از 3 میلیارد دلار ارزش دارد.
جو کولومب از یک فروشگاه کوچک
در جنوبیترین نقطه کالیفرنیا یک فروشگاه کوچک به دست شخصی به نام جو کولومب راهاندازی میشود. هر چند که فروشگاه کوچک است اما مغز صاحب آن از ایدههای ناب پر است. فروشگاه او در نزدیکی دانشگاه مرکزی کالیفرنیا قرار داشت و او هر روز میدید که عدهای دانشجو با عجله برای تهیه خوراکی به فروشگاه او میآیند. متاسفانه بسیاری از مواد غذایی آماده و سرد باعث تضعیف دانشجویان میشد. جو تصمیم گرفت که در نزدیکی هر دانشگاه یک فروشگاه پخش غذا ایجاد کند و غذای سالم به دانشجویان پر مشغله برساند.
هوارد شولتس، استار باکس
جوانی که با اصرار زیاد بالاخره توانست مدیرعامل شرکت خود را راضی کند تا به فروش دانههای قهوه بپردازد. او در آغاز کارش معتقد بود که میتواند قهوه را به اندازه اصالتی که در کافههای ایتالیا دارد به جهان بشناساند و طعم اصیل آن را به مردم دنیا هدیه دهد. بی شک اعتبار هوارد در آغاز کار کم بود و کسی حرف او را باور نداشت. تا این که بعد از افتتاح یک کافه نقلی در فضای شرکت توانست نظر همکاران و حتی مدیر عامل را هم جذب کند. تا جایی که امتیاز برند استار باکس که در آن دوران به گوشهای افتاده بود و خاک میخورد به او فروخته شد. در حال حاضر، روی میز تعداد زیادی از افراد، حداقل یک لیوان قهوه استارباکس و یا یک ماگ با این برند وجود دارد.