اکونومیست بررسی کرد:
چرا والدین صاحب فرزند دختر بیشتر طلاق میگیرند؟
- اشتراکگذاری
- 191
- 0
شاید در میان افرادی که با آنها آشنا هستید، کسانی باشند که از همسران خود جدا شدهاند. به تازگی تحقیقاتی که در نشریه معتبر اکونومیست به چاپ رسیده، نشان میدهد والدینی که دارای فرزند دختر بودهاند، بیش از والدین دارای فرزند پسر طلاق گرفتهاند. اما چرا؟ این سوال عجیب و غریب البته ممکن است در کشورهای مختلف متفاوت باشد. در ادامه به این موضوع میپردازیم.
واکاوی یک مطالعه در مورد طلاق
چند مطالعه که از دهه 1980 در کشور آمریکا انجام شدهاند، شواهدی را نشان میدهند که دختر شدن فرزند نخست یک زوج، احتمال جدا شدن را افزایش میدهد. در آن زمان، پژوهشگران این معضل را به گردن «ترجیح افراد به داشتن فرزند پسر» میانداختند. این پدیده وقتی شکل افراطی پیدا میکند، در قالب سقط جنین انتخابی یا انواع دیگری از آن بروز کرده بود.
مطالعات جدید چه میگویند؟
اما کارهای دیگری که در این زمینه منتشر شده، ایدههای دیگری را نیز نشان میدهد. «یان کاباتک» از دانشگاه ملبورن و «دیوید ریبار» از دانشگاه ایالتی جورجیا در آتالانتا در نوشتهای تاکید میکنند که دختر شدن فرزند نخست، واقعا ریسک طلاق والدین را در آمریکا و هلند افزایش میدهد. اما برخلاف تحقیقات پیشین، مطالعه آنها موضوع دیگری را نیز نشان میدهد. در این مطالعه، اثر سن دختر نیز مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این مطالعه ریسک این نوع طلاقها تنها در سنین نوجوانی دخترها پدیدار میشود. یعنی بر اساس تحقیقات آنان، قبل از این که دختران به سن 12 سالگی برسند، فرقی بین دختر و پسر در میزان طلاق وجود ندارد.

بنابراین اگر واقعا مساله ترجیحات پسر باشد، نباید 12 تا 13 سال تا طلاق فاصله باشد. نویسندگان به این نتیجه رسیدهاند که این که طلاق تا این سن طول میکشد، تبیین دیگری دارد. به نظر میرسد این موضوع بیشتر بر سر بحث بین والدین بر سر بزرگ کردن دختران نوجوان و اختلاف نظر بین آنها در مقایسه با بزرگ کردن پسران باشد.
آثار طلاق بین والدین دارای دختر و پسر در طول زمان
در طول زمان این اثر کاهش مییابد. برای مثال در هلند، زمانی که فرزند نخست والدین به 18 سالگی میرسد، 20.12 درصد از زوجهایی که فرزندشان پسر است طلاق میگیرند، این در حالی است که برای والدین دارای فرزند دختر، این نسبت 20.48 درصد است. اما وقتی اولین فرزند بین 13 تا 18 ساله است، این اختلاف زیاد است و در هنگام 15 سالگی کودک به اوج میرسد. دادههای به دست آمده در ایالات متحده پراکندهتر از اطلاعات مربوط به کشور هلند هستند.
هر کسی که نوجوان داشته باشد، میداند که تربیت و بزرگ کردن آنها با دشواریهای خاص خودش همراه است. پیمایشهای صورت گرفته نشان میدهند که دختران نوجوان و پدران در کشورهای مورد تحقیق با یکدیگر مشکلاتی دارند (این موضوع شاید لزوما بین همه کشورها برقرار نباشد). از سوی دیگر به نظر میرسد والدین دارای دختر بیش از کسانی که پسر دارند، اعمال والدین را پیادهسازی میکنند. تحقیقات اولیه نشان داده است که یکی از رایجترین چیزهایی که والدین بر سر آن دعوا میکنند، این است که چقدر باید روی انتخابهای فردی نوجوانان خود کنترل داشته باشند. برای مثال چطور لباس بپوشند، با چه کسانی ملاقات کنند و کجا کار کنند.

بیشتر بخوانید: 4 درس مهم در برنامهریزی اقتصاد خانوار
نکته جالب آخر: چه والدینی کمتر طلاق گرفتهاند؟
به نظر میرسد یک نکته جالب دیگر در این تحقیق وجود دارد. اگر از خود میپرسید که چه والدینی نسبت به داشتن فرزند دختر و طلاق گرفتن واکنشی نشان دادهاند، جمله بعد را بخوانید: در خانوادههایی که پدر یک خواهر داشته، این واکنشها صورت نگرفته است. در واقع، نگاه کردن از منظر یک خواهر ممکن است به نوعی پدر را در این فرآیند اجتماعی کمک کرده باشد.