چطور آدم های خودشیفته را بشناسیم و با آن ها کار کنیم؟
- اشتراکگذاری
- 62
- 0
در 20 سال گذشته ویژگی خودشیفتگی در میان مدیران و راهبران اجرایی به طور فزایندهای رشد کرده است. کریستوفر لاش، محقق رفتارشناس اعلام میکند که این رشد چندان تعجبآور و دور از ذهن نبوده است. او در کتاب خود با نام «فرهنگ خودشیفتگی» به این موضوع اشاره میکند که از سال 1979 با رشد روزافزون فناوریهای مختلف، ویژگی خودشیفتگی، به ویژه در مدیران، بیش از هر دوران دیگری در تاریخ بشر به چشم میخورد. موضوع مهم که بیش از فراگیر شدن این ویژگی اهمیت دارد این است که خودشیفتگی افراد – به ویژه مدیران یک مجموعه – میتواند بر سلامت روح و روان دیگر کارکنان تاثیر بگذارد. در چنین مواقعی، این سوال مطرح میشود که چگونه میتوانیم با آدمهای خودشیفته کنار بیاییم؟

دسته بندی خودشیفتگان
برای این که بدانیم که چگونه با افراد خودشیفته کنار بیاییم باید دسته بندی بر اساس نوع رفتار آنها را بشناسیم. میتوانیم این افراد را به 3 دسته متفاوت تقسیم کنیم. بزرگواران، بدخیمان و خودشیفتگان پنهان، 3 دسته اصلی این ویژگی رفتاری به شمار میآیند. روانشناسی این افراد میتواند به ما کمک کند که چطور با این ویژگی کنار بیاییم و به کار خود ادامه دهیم.
دسته اول، بزرگواران خودشیفته
یکی از رایجترین دستههای خودشیفتگی، کسانی هستند که نامشان را «بزرگواران» گذاشتهایم. این دسته از خودشیفتگان کسانی هستند که فکر میکنند درک عظمت وجودی آنها تنها از طرف تعداد معدودی از آدمها امکانپذیر است. با ایجاد حس حقارت در کلام با دیگران صحبت میکنند و همیشه خود را یکتا تصور میکنند. برتری این دسته کاملا غیرواقعی به نظر میرسد. در بسیاری از مواقع، جایگاه آنها حتی به قوت دیگر کارکنان و اشخاص یک مجموعه هم نیست و همین واقعیت، این نوع خودشیفتگی را غیر واقعی و مضحک نشان میدهد.
دسته دوم، خودشیفتگان بدخیم
این دست از افراد خودشیفته به علاوه خصوصیات رفتاری دسته بزرگواران سعی دارند که قسمتهای خودشیفتگی خود را با تقلب و دروغ و رفتارها و تصمیمات غیراخلاقی، واقعی جلوه بدهند. در مجله «ردیابی رفتار» در میان سالهای 1992 تا 2012، عدهای از افراد خودشیفته بدخیم در تجارت زیرنظر گرفته شدند. طی این تحقیق میدانی ثابت شد که خودشیفتگان بدخیم بیشتر تمایل به پذیرش جایگاههایی دارند که نیازمند تعهد بالای افراد هستند. این افراد بعد از دریافت این دست جایگاهها با مقصر کردن دیگران و به اصطلاح، توپ در زمین دیگر همکاران انداختن! توانستند تا مدتها مجموعهای که در آن مشغول بودند را سر بچرخانند و بابت تقلبهایشان خسارتهای هنگفتی به مجموعه وارد کنند.
دسته سوم، خودشیفتگی پنهان
یکی از دیگر از شایعترین انواع خودشیفتگیها در افرادی دیده میشود که به ظاهر آدمهایی افسرده به نظر میآیند. آنها با بی اعتنایی به حرف دیگر همکارانشان، کارشان را پیش میبرند. با بی حوصلگی جواب میدهند و دیگران فکر میکنند که این برخورد به خاطر بی حوصلگی آنها است. در واقع، آنها ارزشی برای دیگر جایگاهها قائل نیستند و همکارانشان را افرادی بی مصرف تصور میکنند.
بیشتر بخوانید: سرمایه گذاری چیست؟ انواع سرمایه گذاری کدام است؟
از درمانگر کمک بگیرید
به جای این که وقتمان را برای مذاکره با این افراد هدر دهیم از یک درمانگر برای گرفتن راهکارهای کارآمد و دور کردن خود از این دست افراد مشاوره بگیرید. سعی کنید جلسهای ترتیب دهید که جز خودتان و فرد خودشیفته، شخص ثالثی به نام درمانگر – که البته کارش را بلد باشد – حضور داشته باشد. حضور نفر سوم که در منافع و ضررهای شما و فرد خودشیفته دخیل نیست میتواند اثرگذار باشد. از طرفی دیگر، اعتماد به نفس خود را تا حدی بالا ببرید که نظرات و سوء رفتارهای این افراد در کار شما خللی وارد نکند. درک این موضوع که فرد مقابل شما از نوعی خودشیفتگی رنج میبرد اما میتوان کار را با او جلو برد بسیار میتواند کمک کننده باشد.