3 خطای شناختی در سرمایه گذاری

  • اشتراک‌گذاری
  • 413
  • 0
3 خطای شناختی در سرمایه گذاری

همه ما به هنگام سرمایه‌گذاری می‌خواهیم به سود مناسبی دست پیدا کنیم، با این حال همیشه این مسیر با موفقیت همراه نیست و ما خطاهایی را در این راه مرتکب می‌شویم. گاهی وقت‌ها باید متوجه باشیم که انتخاب‌های مالی ما ممکن است تحت تاثیر خطاهای شناختی باشند و سرمایه گذاری‌های نامطلوبی که انجام می‌دهیم به خاطر تعصبات و خطاهای شناختی صورت گرفته‌اند. اگر این دست خطاها که ذهن‌مان را در تصمیم گیری‌ها تحت تاثیر قرار می‌دهد را بشناسیم، می‌توانیم جلوی وقوع هر تصمیم و اتفاق نامناسبی را بگیریم. در ادامه به بررسی برخی از این خطاها خواهیم پرداخت.

سرمایه گذاری آنلاین با کیان دیجیتال

زیان گریزی

یکی از معمول‌ترین خطاهای شناختی مربوط به بیزاری ذاتی انسان از ضرر است. گرچه بیزاری از ضرر کاملا طبیعی است و هیچ انسانی علاقمند به ضرر دادن نیست اما گاهی همین حس طبیعی درست به خودی خود خلاف نفع ما عمل می‌کند و باعث می‌شود بیش‌تر متضرر شویم. به عنوان مثال بسیاری از افراد در بورس سرمایه گذاری می‌کنند و اقدام به خرید سهام می‌کنند. این که افراد در سهام سرمایه گذاری می‌کنند بسیار خوب است اما بسیاری از آن‌ها تا پایین‌ترین حد از ضرر هم راضی به فروش سهام ضرر کرده خود نیستند. هر فرد باید در زمانی که سهمی را خریداری می‌کند حتما حد ضرر برای آن مشخص کند؛ یعنی با خود قرار بگذارد که اگر آن سهم به منفی 5 درصد یا 10 درصد ضرر رسید باید آن را بفروشد. بسیاری از ما از این خطای شناختی پیروی می کنیم و با صبر کردن منتظر می مانیم تا سهام متضررمان دوباره به بازدهی و قیمت قبلی خود برگردد.

اثر برخورداری

این خطای شناختی نام جالب اما غریبی دارد. اصلا به گوش هیچ کدام از ما آشنا نمی‌آید. اما بعد از تعریف آن می‌توان به راحتی فهمید که چندین بار دچار این خطا شده‌ایم. بگذارید با یک آزمایش به مفهوم این خطا برسیم. در چند مدرسه در اولین ساعت شروع کلاس‌ها به هر دانش آموز یک لیوان قهوه و یا یک تخته شکلات داده شد. در آخرین ساعات مدرسه از هر دانش آموز خواسته شد که اگر لیوان قهوه دارد آن را با یک تخته شکلات معاوضه کند و اگر شکلات دارد آن را با یک لیوان قهوه عوض کند. نتیجه جالب توجه این بود که هیچ کدام از دانش آموزان حاضر به تعویض لیوان و شش شکلات خود نشدند. ما انسان‌ها وقتی چیزی را به دست می‌آوریم آن را مال خود می‌دانیم و در زمان تعویض – حتی اگر آن تعویض موجب سود ما باشد- باز هم احساس ضرر و از دست دادن مال خود را می‌کنیم. راهکار غلبه بر این خطای شناختی خودآگاهی و درک گزینه‌های دیگر است. این خطا با خطای بعدی شباهت‌هایی دارد.

اثر ابهام

متاسفانه نه تنها در سرمایه گذاری بلکه در رفتارهای روزمره و رعایت قوانین نیز دچار این خطای شناختی می‌شویم. سوگیری‌های ما نسبت به آن چه می‌شناسیم و با آن آشنا هستیم، متفاوت است. بسیاری از مواقع پیش آمده که دست به خرید سهام شرکت‌هایی زده‌ایم که با آن‌ها کار می‌کنیم و محصولات‌شان را خریداری می‌کنیم. ممکن است شرکت‌هایی که با آن‌ها آشنایی داریم از لحاظ تولیدات و خدمات خوب باشند اما ممکن است گزینه‌های بهتری هم برای سرمایه گذاری در بازار نیز وجود داشته باشند. به دلیل سوگیری ابهام، ذهن ما محدود به همان شرکت‌ها و سرمایه گذاران می‌شود و به این صورت ما بازدهی بیش‌تر در موقعیت‌های متفاوت را از دست می‌دهیم. راهکاری که برای غلبه بر این اثر ذکر می‌شود، آن است که خودمان را محدود به گزینه‌های خاصی نکنیم و همیشه در پی شناخت و آگاهی از سایر گزینه‌ها باشیم. در واقع باید بخشی از زمان خود را به شناخت گزینه‌های ناآشنا تخصیص بدهیم و از مزایا و معایب آنها آگاه شویم.