اثر لکه نفت چیست و چرا بیش از حد تعمیم میدهیم؟
- اشتراکگذاری
- 143
- 0
تعمیم دادن بیش از حد یک اتفاق مانند اثر لکه نفت عمل میکند که در مدت کوتاهی به شدت پراکنده میشود و روی تصمیمات ما تاثیر میگذارد.
اگر مطالب سرمایه پلاس را دنبال کرده باشید با اثر کبرا و اثر هاله ای آشنا شدهاید. اما امروز میخواهیم به یکی دیگر از این اثرات اقتصادی تاثیرگذار بپردازیم.
تصویر یک کشتی بسیار بزرگ را در رسانه میبینیم. آب اقیانوس که اطراف کشتی نفتکش به رنگ سیاه درآمده است. عدهای به دنبال رفع مشکل هستند. گویا لکه نفتی به اقیانوس نشت کرده است و هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشود و مساحت بیشتری از آب را آلوده میکند.
در هر متر مربع از آب دریاها و اقیانوسها گونهها و انواع متفاوتی از جانداران وجود دارد. زمانی که لکه نفتی بزرگ میشود، به سرعت میزان آلودگی را افزایش میدهد و این آلودگی به طور یکدست پخش میشود. پس از مدت کمی، لکه نفت بسیار گسترده شده است.
اثر لکه نفت در رفتارها و جوامع بشری نیز همانطوری نمود پیدا میکند که لکه نفت بر آب دریا تاثیر میگذارد. به این معنی که نظر ما در مورد بسیاری از موارد زندگی اجتماعیمان، بر اساس اطلاعات محدودی که از محیط میگیریم شکل میگیرد و به طور کلی به سایر موارد تعمیم داده میشود.
به عنوان مثال اگر ببینیم شرکتی در یک بازه زمانی سودآور است، ممکن است فکر کنیم این شرکت مدیریت صحیحی دارد و به درستی اداره میشود. این موضوع درست نیست و سودآوری میتواند ناشی از عوامل بسیاری باشد که لزوما ربطی به مدیریت صحیح شرکت ندارد.
مثلا ممکن است در یک شرکتی نفتی بالا رفتن قیمت نفت در دنیا باعث سودآوری شود که هیچ ارتباطی به مدیریت ندارد و با فروکش کردن شوک قیمتی شرکت وضعیت خوبی پیدا نکند. به همین دلیل هم هنگام سرمایه گذاری باید به جوانب مختلف تحلیل دقت کنیم و شرایط محیطی را نیز با دقت بررسی کنیم.
چرا که در صورت شکست خوردن و بدبین شدن به بازار ممکن است به هیچ شرکتی اعتماد نکنیم و به دلیل همین اثر لکه نفت، به همه شرکتها بدبین شویم.
البته بررسی و تحلیل دقیق قبل از سرمایه گذاری لازم است اما تعمیم دادن و بدبینی میتواند روی انتخاب صحیح اثر منفی بگذارد. با توجه به این موارد، بهتر است برای درک بهتر اثر لکه نفت از نکات و آزمایشهای انجام شده بیشتری استفاده کنیم.
تعمیم بیش از اندازه بر اساس نتیجه
برای درک بهتر اثر لکه نفت و اینکه چرا بیش از اندازه به تعمیم یک مورد به یک حالت کلی تن میدهیم، نیاز است آزمایش روانشناس آمریکایی «بری استاو» را توضیح دهیم. در دهه 70 میلادی، بَری استاو آزمایشی را با مشارکت گروههایی از افراد انجام داد. هر گروه تشکیل شده بود از افرادی که هیچ شناختی نسبت به یکدیگر نداشتند.
به این معنی که با همدیگر غریبه بودند. آزمایشی که بَری برای هر گروه در نظر گرفته بود شامل میزانی اطلاعات در مورد یک شرکت میشد. هر گروه با توجه با آن اطلاعات باید به تحلیل میزان درآمد و فروش آن شرکت در آینده میپرداخت. بعد از اینکه هر گروه تحلیلهای خود را انجام داد، نتایج تحلیلها را به بَری استاو ارائه کرد. بَری استاو از هر گروه یک نفر را برای اعلام این که تحلیلشان تا چه میزان درست یا اشتباه بوده است صدا کرد.
او تصمیم گرفت تا دروغی مصلحتی بگوید و بدون آن که تحلیلها را دیده باشد به فردی که از یکی از گروهها آمده بود اعلام کرد که نتایج تحلیلهایشان بسیار متفاوت با نتیجه درست بوده است. سپس از آن فرد پرسید که فکر میکند دلیل این تحلیل اشتباه چه بوده است؟ فرد بدون آنکه تشخیص دهد یا بپرسد که بَری تحلیلشان را به چه شکل بررسی کرده، دلیل را بر بیسوادی و اشتباهات هم تیمیهایش دانست.
بَری استاو به فرد دیگر از گروه دوم - بدون بررسی قبلی – اعلام کرد که نتیجه تحلیلهایشان با واقعیت مطابقت دارد و آنها کارشان را خوب انجام دادهاند. زمانی که بَری از فرد گروه دیگر پرسید که علت این موفقیت چه بوده است، آن فرد در جواب او تحصیلات بالا و شایستگی همگروهیهایش را به عنوان دلیل موفقیت ذکر کرد.
تعمیم دادن بیش از حد یک اتفاق مانند اثر لکه نفت عمل میکند که در مدت کوتاهی به شدت پراکنده میشود و روی تصمیمات ما تاثیر میگذارد. در این آزمایش، بَری استاو با گفتن دروغ مصلحتی توانست اثر لکه نفت یا همان تعمیم بیش از اندازه را به نمایش بگذارد.
یک گام جلوتر از اثر هالهای
اثر لکه نفت میتواند تا اندازهای ما را یاد اثر هالهای بیاندازد. اما تعمیم در اثر هالهای به این صورت بود که برای تصمیم نهایی از یک صفت در شخص یا سازمانی نتیجه میگرفتیم که خوب است و آن صفت خوب را به رفتارهایش تعمیم میدادیم و صفات نامناسبش را نادیده میگرفتیم.
این در حالی است که اثر لکه نفت ابعاد بزرگتری را به ما نشان میدهد و وسعت تعمیم دادن در این اثر گستردهتر از اثر هالهای است. گرچه در مقابل اثر هالهای که با یک صفت خوب، تمام یک شخص و سازمان را خوب نشان میداد، اثر شاخ را هم داریم که با یک صفت بد از یک شخص یا سازمان، تمام آن را نامناسب میپندارد. با اثر لکه نفت و تعمیم بیش اندازه آن آشنا شدیم. اما آیا راهی برای جلوگیری از اثر لکه نفت وجود دارد؟
4 روش برای جلوگیری از اثر لکه نفت یا تعمیم بیش از اندازه
جملاتی آشنا مانند «شنیدم سارقی اموال فردی در نزدیکی ما را دزدیده است. این منطقه جای ناامنی شده است.» را بارها گفته یا شنیدهایم. این عبارات برگرفته از اثر لکه نفت هستند. یعنی وقتی که یک یا چند اتفاق ناگوار برایمان افتاده، آن را به همه تجربههای آیندهمان تعمیم دادهایم. اما میتوان با 4 روش از اثر لکه نفت و تعمیم دادن بیش از اندازه جلوگیری کرد.
روش اول، جایگزینی مکالمات درونی مثبت
همه ما مکالماتی با خودمان داریم. خودمان را سرزنش میکنیم. به خودمان قوت قلب میدهیم. قضاوت میکنیم. این که با خود میگوییم که چون من در فلان امتحان نمره 5 گرفتهام تمام استادها سختگیر هستند و امتحانات بعدی را هم از دست میدهم همان مکالمه درونی است که از اثر لکه نفت برگرفته شده است.
فکر منفی مانند همان لکه نفت روی سایر پیش بینیهای شما سایه میاندازد. روش اول برای جلوگیری از گسترده شدن لکه نفت این است که مکالمات درونی خود را مثبت کنید. به عنوان مثال اگر نمره امتحانتان 5 شده است با خود بگویید برای دفعه آینده تلاش خود را بیشتر میکنم و قرار نیست همیشه همینطور باشد. یا حتی اگر دوباره نمره 5 را بگیرم میدانم تمام تلاش خود را کردهام.
روش دوم، استفاده از زبان واقع گرایانه
واقع گرایانه به اتفاقات نگاه کنیم. این که یک اتفاق را به کل تعمیم میدهیم به این خاطر است که از زبان واقع گرایانه استفاده نمیکنیم. به عنوان مثال به جای اینکه بگوییم؛ «فراموش کردم زبالهها را از خانه بیرون ببرم؛ اطرافیانم همیشه حواس مرا پرت میکنند.» بگوییم؛ «فراموش کردم زبالهها را بیرون ببرم؛ بیشتر مواقع انجام این کار را فراموش میکنم. شاید اتفاقی افتاده که تمرکزم به هم خورده است».
روش سوم، انسان ممکن الخطا است
به یاد داشته باشیم که ما انسان هستیم و امکان خطا در ما وجود دارد. و هیچ راهی هم برای جلوگیری کامل از مرتکب خطا شدن در ما وجود ندارد؛ بنابراین تعمیم دادن یک خطا بر تمام آنچه که انجام میدهیم و احساس شرمندگی که از این تعمیم به وجود میآید تنها باعث میشود تحمل اوضاع و ادامه دادن مسیر برایمان سختتر شود.
روش چهارم، ارتقا و بهبود دیدگاه
ممکن است این سوال پیش بیاید که منظور از ارتقا و بهبود دیدگاه چیست؟ با جا به جایی چند قاعده میتوان به این سوال پاسخ داد. برای ارتقا نوع نگاهمان کارهای زیر را انجام دهیم.
1. افکار انعطافپذیر را در ذهن خود از حالت محدود به حالت نامحدود تغییر دهیم.
2. باور داشته باشیم قابلیتهایی مانند هوش و استعداد تثبیت شده نیستند و امکان تربیت و ارتقا هر کدام وجود دارد.
3. به جای باور داشتن به این که نمیتوانیم تغییر کنیم، به پیشواز چالشها برای تغییر برویم.
4. بازخوردها را بپذیریم و به چشم انتقاد به آنها نگاه نکنیم.
5. به موفقیت دیگران به عنوان انگیزه نگاه کنیم.
و در نهایت اشتباهات را به عنوان فرصتی برای یادگیری در نظر بگیریم.