کار کردن، مهم ترین رکن در سرمایه گذاری
- اشتراکگذاری
- 48
- 0
بی شک این مهم را بارها شنیدهاید؛ «کار جوهره آدمیزاد است!» برای سرمایه گذاری نیاز به رگ و پیهایی داریم و یکی از مهمترین شاهرگها کار و درآمد است. اما جدا از نفس کار کردن، ریزجزهایی است که حکم موتور محرکه این مفهوم را دارند. آیا صرفا کار میکنیم یا با شور و شوق کاری را انجام میدهیم؟ آیا شغلی که انتخاب کردهایم باعث خودانگیختگی میشود و ما را در مسیر رشد شغلی قرار میدهد؟ حتما این سوال در ذهن پدید میآید که انگیزه شغلی چه ارتباطی با سرمایه گذاری دارد؟ در جواب به این سوال باید گفت بی شک یک قسمت مهم و فعال در جذب سرمایه و افزایش آن به انگیزه افراد در کارشان ارتباط دارد. در مفهوم سرمایه گذاری به این موضوع پرداختیم که دارایی فعال ما همان درآمدی است که ماهیانه به دست میآوریم. در این فرصت میخواهیم به بررسی ریشهای این دارایی فعال یعنی کار و درآمد بپردازیم و به سوالات بالا پاسخ دهیم.
فهرست نویسی، قدم اول کار و درآمد
عدهای بنا بر شرایط زندگی خود از زمانی که چشم باز کردهاند به جبر روزگار و شرایطی که داشتند اصلا فرصت فکر کردن به این که میخواهند مشغول به چه کاری باشند را نداشتهاند و از همان آغاز به فکر کار و درآمد بودهاند. اما عده دیگر با صبر و حوصله با کمک خانواده توانستهاند با تحقیق در مورد آن چه که مورد علاقه آنها است تصمیم بگیرند و شغل مورد نظر خود را انتخاب کنند. جدا از دو دسته، هستند عدهای که کار و درآمدی که با روحیات و استعداد ذاتیشان همگام باشد را پیدا نکردهاند. در بسیاری از مشاورههای سنتی، گزینههایی که برای کاریابی به افراد پیشنهاد میشود نیاز به حداقل ۳ تا ۵ سال به اصطلاح خاک خوری نیاز است تا شاید نتیجهای حال شود که البته این روش امروزه چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد. ام.بی.تی.آی که یکی از معتبرترین ابزار شخصیت شناسی است، راهکارها به خوبی برای تمامی افراد شرح و توضیح داده شده است.
کتاب «شغل مناسب برای شما» اثر اول و باربارا تیگر ترجمه مهدی قراچه داغی و حسین منفرد از انتشارات نقش و نگار ماجرای ام.بی.تی.آی به طور کامل توضیح داده شده است.
در این کتاب که موضوع اصلی آن به طور کامل در مورد حوزههای کار و درآمد است به خواننده راهکارهایی نشان داده میشود که هر شخص میتواند در مدت ۱ تا ۳ ماه در ۱۲ شغل شاگردی کند و بعد از گذشت حداکثر یکسال به این نتیجه برسد که کدام یک از این ۱۲ دسته شغلی برای او مناسب است و میتواند کار را با شور و اشتیاق کافی شروع کند و دارایی فعال خود را برای پیشبرد اهداف سرمایه گذاری خود به کار گیرد. در این آزمایش یکساله، فرد میتواند در مورد کار و درآمد خود به جواب اساسیترین سوالات و نیازهای مهارتی برسد؛
- علایق، دانش و مهارت خود را در عمل بسنجیم. آیا آنچه ادعا ا تصور میکنیم داریم، در واقعیت هم به همان شکل است؟
- ببینیم به چه نوع کار، محیط، روابط و مدیرانی سازگار هستیم؟ در چه حوزههایی از کار نیاز به بهبود داریم؟ مانند مدیریت زمان، مهارت گزارش نویسی و … .
- روزمهمان به عنوان فردی بدون سابقه کاری تقویت شود
- راههایی برای انتخاب شغل دارای درآمد پیش روی ما باز شود. چرا که روابط جدید یا مهارتهای جدید در آنجا پیدا میکنیم
هدف چیست؟
از کتاب گذشته، چیزی که مهم است این است که در تمرینها مانند شاگرد یک کارگاه عمل کنیم تا به ساختار و شاخصههای کار و درآمد، آن طور که دلمان میخواهد، دست پیدا کنیم. البته این گزینه صرفا شامل حال کسانی نمیشود که هنوز شغلی پیدا نکردهاند؛ اگر در یک شرکت به عنوان کارمند مشغول هستیم میتوانیم با استفاده از این روشها و پاسخگویی به سوالات بالا و رسیدن به مهارتهای اشاره شده، خود را قدرتمندتر نشان دهیم و همگام با شغلی که در آن مشغول هستیم، اقدام به قبول پروژه از سوی دیگر کارفرماها کنیم تا علاوه بر حقوق ثابتمان بتوانیم به طور خودکار، شغل دیگری را برای ارتقا سرمایهمان دست و پا کنیم. بهبود این قسمت از درآمدزایی میتواند بعد از مدتی، با حق تالیف کتابی که نوشتهاید و یا راهاندازی یک کارگاه که شما مدیریت آن را به عهده دارید، تبدیل به درآمد غیر فعال شود. درآمد غیر فعال در کار و درآمد به این معنی است که شما با صرف کمترین وقت و انرژی، فضای کاری را به وجود بیاورید که برای شما پول سازی کند.
سفر دشوار و پر هیجان
بی شک پیدا کردن کار و درآمد به طوری که با روحیات و انگیزههای ذاتی ما همگام باشد کاری بس دشوار ولی پر هیجان و رسیدن به هدف بسیار شیرین است. اما در این مسیر باید سه ویژگی را برای انتخاب شغل به یاد داشت: معنادار، شادی آور و آزادی بخش
- معناداری: معنا استخوان هر فعلی است. این که شغل معنا داری داشته باشد به این مفهوم است که کارمان در قدم اول برای خود ما مسیری را مشخص کند و در گام دوم به درد جامعه بخورد. متاسفانه تعداد مشاغل کاذبی که بود و نبودشان برای هیچ جامعهای فرقی نمیکند بسیار زیاد شده است. کار و درآمد باید علاوه بر کسب درآمد، عزت و آبروی فرد را حفظ کند و به واسطه ارشمند بودن باید استعدادهای فرد را شکوفا کند.
- شادی: حتما تصویری از آدمهای صاحب حرفهای را دیدهایم که تا دیروقت کار میکنند و همچنان لبخند به لب دارند و حتی سر به سر دیگران هم میگذارند. این دست افراد را باید جز خوشبختترین آدمها به حساب آورد؛ چرا که کار بخش عمدهای از وقت روزانه ما را به خود اختصاص میدهد و اگر کار و درآمد باب طبعی نداشته باشیم به مرور در روندی فرسایشی قرار خواهیم گرفت و همان مقدار انگیزه را هم از دست میدهیم. این که نتیجه کارمان را جلوی چشم ببینیم از هزاران اسکناس لذت بخشتر است.
- آزادی: شاید به نظر مفهوم عجیبی در کار و درآمد به نظر بیاید اما مفهوم آزادی در این بافتار کمی متفاوت است. این که احساس کنیم در دستگاهی بزرگ حکم یک چرخ دنده بی اراده را داریم و هیچ فایدهای به حال مجموعه نداریم ما را در ذهن خود به یک شی تبدیل میکند که باید در نقطهای اسیر باشیم و از سر ناچاری، جایی را پر کنیم. این یعنی اسارت که متاسفانه عدهای با این جمله که «کسی کاری به کار ما ندارد. صبح میرویم و شب برمیگردیم!» خود را توجیح میکنند و غافل از این که بعد از یک مدت، این افراد، دچار دوگانگی با خود میشوند و هزاران اما و اگر از خودشان میپرسند.
با حقایق رو به رو شویم
در نهایت باید گفت که با کار و درآمد بیش از هر چیز به خود ثابت میکنیم که در تلاش هستیم و برای زندگیمان طرح و برنامه داریم. اما باید به خاطر داشت که کار باید ایجاد درآمد کند. در غیر اینصورت آن فعالیت را نمیتوان کار نامید. اگر امروز به فکر نباشیم و در جایگاه درست قرار نگیریم، به زودی به نقطهای خواهیم رسید که باید برای گذران عمر از گزینه اعتبار و بدهی استفاده کنیم. درآمد ناشی از کار اول از همه باعث میشود جریان درآمدی داشته باشیم. دوم باید به خاطر داشته باشیم که هر قدر هم پر تلاش باشیم بالاخره درآمد ما به سقف خود میرسد و ما هم بیشتر از ۱۹ ساعت در روز نمیتوانیم کار کنیم. سوم، در چشم به هم زدنی، پیری و بازنشستگی فرا میرسد و هیچ انسانی در پیرسالی نمیتواند به اندازه دوران جوانی خود فعالیت کند.