ردّپای محمدتقی برخوردار در خانوارهای ایرانی، از باتری تا تلویزیون پارس

احسان والیان
    • اشتراک‌گذاری
    • 480
    • 0
    ردّپای محمدتقی برخوردار در خانوارهای ایرانی، از باتری تا تلویزیون پارس

    محمد تقی برخوردار هر بار برای تولید یکی از لوازم خانگی کشور اقدام به تولید می‌کرد. او با همکاری شرکت «ری او واک» آمریکا اقدام به تولید باتری کرد و نام محصول خود را قوه پارس گذاشت.

    در یونسکو ثبت شده که یزد جز نوادر شهرهای جهان است. خانه‌هایش نه از آهن و سنگ بلکه از ترکیب سفال و زرده تخم مرغ ساخته شده است و ثباتی بیش از آن چه که تصور می‌شود، دارد. بادگیرهایی که هوشمندانه، نسیم خنک صبحگاهی را در تابستان سوزان به سلطه درمی‌آروند و هر اتاق خانه را خنک می‌کنند.

    اتاق شاه‌نشین، بهاره، پاییزه و اتاق‌های دیگر. این‌ها را در زنگ انشاء مدرسه خواندم. اما این را نگفتم که دل توی دلم نبود که به خانه برگردم و در مورد محمدتقی بیشتر بخوانم. محمد تقی که به دنیا آمد، همه می‌گفتند دومین پسر حاج محمد حسین برخوردار هم به دنیا آمد. سال 1330، سالی بود که او به دنیا آمد.

    همه، خانواده برخوردار را می‌شناختند. آن‌ها نسل به نسل به تجارت مشغول بودند. در یزد روی هر چه برای خرید دست می‌گذاشتی، نام حاج محمد حسین برخوردار را می‌شنیدی. از حنا و پوست و رنگ و بادام و پسته گرفته تا اقلام دیگر در پرونده تجارت این خانواده قرار داشت. انگار این ژن تجارت در خون محمدتقی هم جریان داشت. با این تفاوت که هر چه بزرگ‌تر می‌شد، سلیقه تجارت‌اش با باقی خانواده فاصله می‌گرفت.

    خانواده برخوردار علاقمند به تجارت در کالاهایی بودند که در صد سال گذشته به داد و ستد در آن‌ها مشغول بودند. اما محمدتقی به دنیای در حال تغییر و وسایلی علاقه نشان می‌داد که تا 10 سال قبل هیچ خبری از حضورشان در میان جوامع نبود.

    محمدتقی دیپلم گرفت، به سربازی رفت و بعد از آن برای این‌که بتواند فضای مستقل تجارت خود را داشته باشد، حجره «سرای امید» روبه‌روی مسجد شاه در تهران را راه‌اندازی کرد. البته که حمایت حاج محمدحسین را داشت تا بتواند برای خودش یک تاجر به‌نام شود. 21 ساله بود که حجره را راه انداخت. اما به خاطر نداشتن کارت بازرگانی تا سال‌ها به نمایندگی از سه برادر و پدرش کار می‌کرد.

    سال 1340 بود که با فوت پدرش به صورت مستقل شروع به فعالیت کرد و آن‌چه که در ذهن در مورد تجارت داشت عملی کرد. او مانند نیاکانش به تجارت محصولات کشاورزی ادامه نداد.

    همان‌طور که در کودکی، کالاهای به‌روز نظرش را جلب می‌کرد شروع به وارد کردن لوازم خانگی مانند رادیو و یخچال و ماشین حساب کرد و زمان زیادی نگذشت که توانست نمایندگی‌‎های این لوازم خانگی به‌روز را از آن خود کند.

    از تلویزیون شاوب لورنس تا باتری قوه پارس

    مدتی بود که نام محمد تقی برخوردار به عنوان تاجر لوازم خانگی مدرن سر زبان‌ها افتاده بود. فعالیت او زمانی گسترش بیش‌تری پیدا کرد که توانست نمایندگی باتری و لوازم برقی رافائل را به دست آورد. اما این گستردگی، نیازهایی داشت که محمد تقی باید آن‌ها را برطرف می‌کرد.

    برای فروش هر کدام از این وسایل به‌روز نیاز به حضور تکنسینی بود که هم کار با آن‌ها را بلد باشد و هم بتواند با توضیح چطور مورد استفاده قرار دادن‌شان به مشتری‌ها، اقدام به فروش‌شان کند. این‌طور بود که محمدتقی برخوردار با نکات فنی این وسایل هم آشنا شد. اوضاع خوب بود تا روزگار به سال 1330 تا 1332 هجری شمسی رسید. این دو سال با قطع صدور نفت همراه بود. این اتفاق باعث کم‌درآمد شدن ایران شد و تجار هم از این موضوع آسیب جدی دیدند.

    از میان تجار، این محمد تقی برخوردار بود که با دیدن راه نابود شده، شروع به ساخت راهی جدید برای تجارت و کسب و کار خود کرد. او که می‌دید صادرات و به ویژه وارداتش با مشکل مواجه شده است، دست به کار تولید شد. با خود گفت حالا که نمی‌توانم تجارت کنم، پس تولید می‌کنم.

    شرکت پارس الکتریک در سال 1338 و شرکت تهران الکتریک در سال 1347 به دست محمد تقی ساخته شدند. این سال‌ها برای او فرصتی برای سازندگی بودند. قدرتمند شدن او باعث شد تا بعد از این سال‌ها، نمایندگی شرکت‌های توشیبا، آکائی، سان سونی، سیکو، جنرال الکتریک، کندی، الیوتی و دووال را به دست آورد.

    اما کسب این نمایندگی‌ها و شروع دوباره وارد کردن وسایل آن‌ها باعث نشد تا اشتیاق تولید در محمدتقی برخوردار از بین برود. او هر بار برای تولید یکی از لوازم خانگی اقدام به تولید در داخل کشور می‌کرد. او با تمام خطراتی که تولید برای تجارتش به همراه داشت، با همکاری شرکت «ری او واک» آمریکا اقدام به تولید باتری کرد و نام محصول خود را قوه پارس گذاشت.

    از زمان تولید این باتری تا 12 سال آینده، 3 کارخانه دیگر هم به دست محمدتقی راه‌اندازی شد و صدها نفر مشغول به کار شدند. البته در آغاز کار شرکت قوه پارس، 85 درصد سهام شرکت برای «ری او واک» بود.

    اما بعد از مدتی، محمدتقی 85 درصد سهام را از آن خود کرد. سال 1351 بود که او دست به اقدام شجاعانه‌ای در تولید زد. محمدتقی می‌دانست که با هر چه بیش‌تر شدن جریان الکتریسیته در کشور، نیاز به ابزار مربوط به تنظیم و انتقال برق بیش از پیش می‌شود. به همین دلیل بود که امتیاز کارخانجات خارجی که تولید ابزار برقی می‌کردند را خرید و دست به کار تولید شد. کلیدپریزها، سرپیچ، دو شاخه، آنتن و فیش تلویزیون از همین کالاهای الکتریکی بودند.

    البته که تجارت محصولات کشاورزی هم برای محمدتقی معنای خود را داشت و به همین خاطر، او به صادرات پسته مشغول بود. افتتاح کارخانه رب گوجه فرنگی و همچنین کارخانه تولید تن ماهی هم در کارنامه فعالیت‌های او وجود دارد. شاید نام فرش پارس هم به گوش‎‌تان خورده باشد. این تولید هم کار محمدتقی است. سال 1350 بود که در میان کارهای دیگر و تولید و واردات لوازم خانگی و الکتریکی این تولیدی را هم راه انداخت و علاوه بر فرش ماشینی، موکت نمدی و موکت هم تولید کرد.

    تمام زیرساخت کارخانه فرش پارس را از انگلستان و سوییس و آلمان آورد. دو سال بیش‌تر نگذشت که دست به کار جدیدی زد. سال 1352 کارخانه‌های کارتن البرز، کاشی پارس و سرامیک البرز را راه‌اندازی کرد. مخمل و حوله و بلوجین و لباس زیر و جوراب هم تولیدات بعدی او بود که راه‌اندازی کارخانه‌های‌شان را در سال 1354 انجام داد.

    اتفاق جالبی است که یک نفر در بازه زمانی 15 سال بتواند 12 کارخانه راه‌اندازی کند.

    محمدتقی مانند یک درخت در حال رشد بود و ترسی از هرس شدن نداشت و می‌دانست که برای رشد بیش‌تر باید بعد از این‌که کارخانه‌ای را راه انداخت، مدتی بعد، باید آن را به مدیران میانی و فوقانی بسپارد و خود در یک نظام کلی نظاره‌گر آن‌ها باشد. فروتنی در وجود او ریشه داشت و یادگیری و جستجو در ذات او انتها نداشت.

    کالاهایی که تولید می‌کرد با نمونه‌های خارجی رقابت می‌کرد. مردم برای خرید لوازم خانگی و کالای الکتریکی، اول از همه نماد پارس را در نظر داشتند و بعد به سراغ نمونه‌های خارجی می‌رفتند. سال 56 بود که جهان فیلم‌ها و سریال‌ها از سیاه و سفید به رنگی درآمد. محمدتقی برخوردار اولین تلویزیون‌های رنگی را تحت لیسانس توشیبا و شاوب لورنس و بعد گروندیک تولید کرد و کارنامه فعالیت‌هایش درخشان‌تر از قبل شد.

    سال های فراموشی

    این جوش و خروش ادامه داشت تا در سال 1357 همه کارخانه‌هایی که محمدتقی برخوردار با دستان خود بنا نهاده بود، مصادره شدند. این بی‌تحرکی برای محمدتقی بسیار آزاردهنده بود. از طرفی هم علاقه‌ای به مهاجرت نداشت و دلیلی برای این کار نمی‌دید.

    دست آخر این خاموشی باعث شد تا محمدتقی به دالان‌های سرد و تاریک فراموشی متمایل شود و آلزایمر به سراغ سلول‌های خاکستری مغز او آمد و آن‌همه نبوغ را به ویرانی کشید. سال 1390 بود که در سن 86 سالگی فوت کرد و از رنج سال‌های فراموشی رها شد. او که برای همیشه به عنوان پدر لوازم خانگی ایران محبوبیت خواهد داشت، در دوران تلاش و باروری خود مسبب کارآفرینی برای 200 هزار نفر ایرانی شد. جسم او در میان ما نیست اما مفهوم آینده نگری در سرمایه گذاری که او ارائه کرده است، در ساختار کارآفرینی مانند برادران خیامی یا کبریت توکلی ایران تا ابد زنده خواهد بود.