اثر چشم و هم چشمی در اقتصاد چیست و چه اثری روی خانوارها دارد؟

حسام الدین قادری
    • اشتراک‌گذاری
    • 779
    • 0
    اثر چشم و هم چشمی در اقتصاد چیست و چه اثری روی خانوارها دارد؟

    رفتار مصرفی افراد با یک دیگر ارتباط دارد و مستقل از یکدیگر نیست. علاوه بر این، اشخاصی که با درآمد جاری یکسان در دو طبقه متفاوت توزیع درآمدی زندگی می‌کنند، مصرف‌های متفاوتی خواهند داشت.

    بارها و بارها این اصطلاح چشم و هم‌چشمی را در میان خانواده‌های ایرانی شنیده‌ایم. شاید برایتان پیش آمده باشد که پس از یک مهمانی به این فکر افتاده باشید که بهتر است برخی از اثاثیه خود را تعویض کنید. یا شاید برایتان این اتفاق افتاده باشد که پس از چند سال درآمدتان یکباره بالا رفته باشد و همین موضوع روی مخارج و کالاهایی که دارید هم اثر گذاشته باشد. به طور کلی اصطلاح چشم و هم چشمی به این نکته اشاره دارد که بسیاری از افراد سعی می‌کنند سطح مصرف خود را بدون توجه به درآمدشان، به سطح افرادی برسانند که با آن‌ها ارتباط نزدیک دارند.

    این موضوع در اقتصاد در چارچوب نظریه‌های مصرف مورد بررسی قرار می‎‌گیرد. مصرف، مفهوم مهمی در علم اقتصاد است. رابطه بین مصرف و درآمد بسیار مهم است زیرا یکی از عوامل کلیدی در مقدار مصرف خانوارها، سطح درآمدی آن‌ها است. البته علاوه بر سطح درآمد خانواده‌ها، عوامل دیگری نیز در مصرف آنان موثر هستند که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم. در پایان پس از بررسی عوامل موثر روی مصرف خانوارها به این که اثر چشم و هم چشمی چیست اشاره خواهیم کرد و نحوه کنترل این اثر را نیز ذکر خواهیم کرد.

    عوامل موثر بر مصرف

    مهم‌ترین عوامل موثر بر مصرف به چند دسته تقسیم می‌شوند که در ادامه توضیح می‌دهیم.

    درآمد

    اقتصاددانان مهم‌ترین عامل مؤثر بر مصرف را سطح درآمد می‌دانند. به نظر آنها سایر عوامل درجه اهمیت کمتری دارند و کمتر روی مصرف افراد اثر می‌گذارند. بنابراین طبق چیزهایی که اشاره کردیم، درآمد افراد اولین عامل مؤثر بر مصرف آنها است. یعنی احتمالا هر چه درآمد بالاتری داشته باشید سطح مصرف شما هم بالاتر می‌رود.

    ثروت و دارایی‌های مختلف مصرف کننده

    منظور از دارایی، دارایی‌های نقدی به صورت پول نقد، سپرده‌های بانکی، اوراق بهادار و همچنین دارایی‌های فیزیکی مانند کالاهای بادوام یا ثروت غیرمنقول مانند خانه، زمین و … است. عوامل یاد شده می‌توانند روی مصرف تأثیرگذار باشند. زیرا دارنده این دارایی‌ها می‌تواند آن‌ها را به وجه نقد تبدیل کند و بر اساس آن‌ها مصرف خود را تغییر دهد. حتی ممکن است کسی که دارایی‌هایی مانند مسکن دارد دیگر نیاز به پس‌انداز برای آن نداشته باشد و از هزینه‌های آن راحت باشد.

    نرخ بهره

    تغییرات نرخ بهره می‌تواند روی تصمیمات مصرفی خانوارها تأثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره ممکن است باعث شود مردم انگیزه بیشتری برای پس‌انداز پولشان داشته باشند و در نتیجه مصرف آن‌ها کاهش پیدا کند. در واقع، هنگامی که نرخ بهره افزایش می‌یابد افراد سعی می‌کنند وجوه نقد خود را در گزینه‌های درآمد ثابت سرمایه‌گذاری کنند تا بتوانند با استفاده از سود حاصل از آن، در آینده مصرف بیشتری داشته باشند.

    سلیقه مصرف کننده

    یکی از عوامل بسیار مهم در شکل‌دادن به الگوی مصرف، سلیقه است. این عامل آن قدر مهم است که حتی می‌تواند سایر عوامل مانند درآمد و سطح قیمت‌ها را تا حدودی تحت تأثیر خود قرار دهد. از سویی، فرهنگ هر جامعه در شکل‌دادن به سلیقه مصرف کنندگان تأثیر بسزایی دارد.

    مناطق مختلف

    الگوی مصرف در مناطق گوناگون متفاوت است. برای نمونه، این الگو در مناطق شهری و روستایی، مناطق کم جمعیت و پرجمعیت، مناطق فعال اقتصادی و مناطق غیرفعال اقتصادی و… با یک دیگر تفاوت دارند. مثلا اگر به الگوی مصرف ساکنان تهران توجه کنید، احتمالا تفاوت زیادی با برخی شهرها داشته باشند. در واقع هزینه مسکن یا خدمات در مناطق مختلف متفاوت است و همین موضوع موجب تفاوت در مصرف می‌شود.

    یک آشنایی مختصر با نظریه مصرف

    تئوری مصرف، ابتدا توسط جان مینارد کینز در سال ۱۹۳۶ آغاز شد و بعد از آن اقتصاددانانی مانند فریدمن، دوزنبری و مودیگیلیانی، تئوری‌های دقیق‌تری از مصرف ارائه دادند. نظریه درآمد نسبی مدلی است که از سوی جیمز دوزنبری در سال ۱۹۴۹ ارائه شد، این تئوری به نظریه درآمد نسبی مشهور است و بر دو فرض اصلی استوار است که عبارتند از: اثر چشم و هم چشمی و اثر چرخ دنده‌ای؛ که در ادامه بیشتر با آنها آشنا خواهید شد.

    چشم و هم‌چشمی

    رفتار مصرفی افراد با یک دیگر ارتباط دارد و مستقل از یکدیگر نیست. به عبارتی دیگر، اشخاصی که درآمد جاری یکسانی دارند اما در دو طبقه متفاوت توزیع درآمدی زندگی می‌کنند، مصرف‌های متفاوتی خواهند داشت. در واقع، فرد خود را با سایر افراد مقایسه کرده و آنچه تأثیر قابل توجه در مصرف او دارد، جایگاه او در میان افراد و گروه‌های جامعه است نه درآمد فرد، بنابراین این شخص تنها در صورتی احساس می‌کند موقعیتش از نظر مصرف بهبود پیدا کرده، که متوسط مصرف او نسبت به متوسط سطح جامعه افزایش یابد. به این موضوع اثر چشم و هم چشمی می‌گویند.

    اثر چرخ دنده‌ای

    رفتار مصرفی افراد در طول زمان، به سختی قابل برگشت است. در واقع، زمانی‌که درآمد افراد کاهش می‌یابد مخارج مصرفی ما چسپندگی داشته و به دشواری برگشت‌ناپذیر است. فرد بعد از عادت کردن به یک سطح مصرف در مقابل کاهش آن مقاومت نشان می‌دهد و به‌سختی حاضر است از آن سطح مصرف بکاهد. از سوی دیگر، با بالا رفتن درآمد با سرعت بیشتری مصرف خود را افزایش می‌دهد.

    اثر چرخ دنده‌ای در تجارت

    اثر چرخ دنده‌ای می‌تواند بر فعالیت‌ها و سرمایه گذاری‌های تجاری نیز تاثیر‌گذار باشد. این اتفاق به دلیل مواردی مانند کاهش هزینه‌ها و سرمایه گذاری‌های انجام شده شکل می‌گیرد. به عنوان مثال در صنعت خودروسازی، رقابت باعث می‌شود شرکت‌ها به صورت دائمی ویژگی‌های جدیدی برای وسایل نقلیه خود ایجاد کنند. این امر مستلزم سرمایه گذاری اضافی در ماشین آلات جدید یا نوع دیگری از کارگران ماهر است که هزینه انجام کار را افزایش می‌دهند. زمانی که یک شرکت خودروسازی این سرمایه‌گذاری‌ها را انجام داد و این ویژگی‌ها را اضافه کرد، کاهش تولید دشوار می‌شود. زیرا این شرکت دیگر تمایلی به هدر دادن سرمایه گذاری خود ندارد.

    اثر چرخ دنده‌ای در مصرف کننده

    علاوه بر شرکت‌های صنعتی، اثر چرخ دنده‌ای بر رفتار مصرفی مصرف کنندگان خرد نیز اثر گذار است. به عنوان مثال، اگر شرکتی به مدت ده سال نوشابه‌های 300 میلی لیتری تولید کرده باشد و سپس اندازه نوشابه خود را به 200 میلی لیتر کاهش دهد، مصرف کنندگان ممکن است احساس فریب کنند، حتی اگر کاهش قیمت متناسبی نسبت به کاهش حجم نوشابه وجود داشته باشد. در این صورت شرکت ممکن است فروش خود را به شدت از دست بدهد.

    اثر چرخ دنده‌ای در بازار کار

    کارگران به ندرت کاهش دستمزد را می‌پذیرند، اما ممکن است از افزایش دستمزدی که ناکافی می‌دانند نیز ناراضی باشند. مدیری که یک سال 10 درصد افزایش حقوق دریافت می‌کند و سال بعد 5 درصد افزایش حقوق دریافت می‌کند، ممکن است احساس کند که افزایش جدید کافی نیست، حتی در صورتی که حقوق آن مدیر نسبت به سال قبل افزایش یافته باشد.

    چگونه از اثر چشم و هم چشمی دوری کنیم؟

    برای جلوگیری یا کنترل اثر چشم و هم چشمی و آثار سوء آن بر زندگی ما بهتر است از قانون 50/30/20 استفاده کنیم. این قانون باعث نظم بخشیدن به نحوه مصرف درآمد افراد می‌شود. اعداد به کار رفته در قانون بالا به معنی آن هستند که فرد باید درآمد خود را به صورت درصد به سه قسمت تقسیم کند. عدد بزرگتر که 50 است، نشان دهنده هزینه فرد برای برآورده کردن نیاز‌های اساسی زندگی همچون هزینه اجاره، خوراک و پوشاک است. عدد 30 بیان‌گر مقدار درصدی از درآمد ماهیانه است که برای برخی تفریحات و سرگرمی‌های فرد هزینه می‌شود و 20 درصد باقی مانده باید پس انداز شود تا فرد بتواند آن مقدار پول را در جای مناسبی سرمایه گذاری کند.