تناقض ارزش یا معمای آب و الماس چیست؟
- اشتراکگذاری
- 743
- 0
قیمت یک کالا یا خدمات وابسته به کمیابی و مطلوبیت آن کالا یا خدمات برای افراد جامعه است. هر چقدر یک کالا یا خدمات کمیابتر باشد، عرضه آن بسیار کم است و قیمت آن میتواند بالاتر برود.
تا حالا برای شما اتفاق افتاده که برای خرید به یک فروشگاه لباس بروید و هنگامی که قیمتهای درج شده روی لباسهای برند را ببینید با خود بگویید که مگر این لباس از طلا ساخته شده است؟ یا احساس کنید پولی که دارید بابت این لباسها پرداخت میکنید اصلا ارزش این پول را ندارد؟
شاید به این فکر کرده باشید که چیزهای با ارزشتری هستند که که زندگی شما به آنها وابسته است اما قیمت بسیار کمتری دارند. پس این ارزش گذاریها چگونه انجام میشوند؟ چرا چیزهای مهمتر و باارزشتر از لباسهای برند یا جواهرات به همان میزان گران نیستند؟ در ادامه شما را با پاسخ این سوال آشنا میکنیم.
ارزش چیست؟
در نوشتههای اقتصادی، ارزش یک معنی واحد ندارد بلکه بر حسب قرار گرفتن کالا یا خدماتی در شرایط مختلف و کاربرد آن معنی پیدا میکند. اجازه بدهید با یک مثال مفهوم ارزش و ارزیدن را بیشتر شفاف کنیم. به عنوان مثال هنگامی که میگوییم راستگویی برای ما یک ارزش است قصد ما از بیان این جمله این است که راست گویی آنقدر برای ما ارزش دارد که حاضریم برای آن چیزهای دیگری را از دست بدهیم.
مفهوم ارزش یک کالای اقتصادی به معنای آن است که آن کالا برای یک فرد چقدر اهمیت دارد و چه میزان رضایتی از آن به دست میآورد. ارزش را معمولا با «تمایل به پرداخت» هم توضیح میدهند. یعنی اگر حاضر باشید به ازای یک لباس برند فرضا تا 5 میلیون تومان پول بدهید، این لباس از نظر شما آن قدر ارزش دارد و به دست آوردنش تا آن سطح قیمت شما را خشنود میکند. همان طور که از این تعریف مشخص است ارزش با قیمت تفاوت دارد.
قیمت چیست؟
قیمت هرگز بیان کننده ارزش یک کالا یا خدمات نیست بلکه حاصل میزان عرضه و تقاضا در بازار است. در واقع قیمت مقدار پولی است که تولیدکننده کالا یا خدمات بابت عرضه آن از مشتری تقاضا میکند. قیمت در مفهوم گستردهتر آن به معنی مقدار پولی است که خریدار در ازای به دست آوردن مزایای استفاده از کالا و خدمات ارائه شده به عرضه کننده پرداخت میکند. در نتیجه قیمت در بازار تعیین میشود و نقطهای است که عرضه کننده و تقاضا کننده در آن نقطه به توافق میرسند. در این نقطه عرضه کننده و متقاضی راضی به انجام معامله میشوند و وجه انجام معامله یا به اصطلاح قیمت آن بینشان معامله میشود.
در اقتصاد، به این نقطه، قیمت بازار میگویند. در واقع، ارزش یعنی متقاضی حاضر است چقدر برای یک کالا یا خدمات پرداخت کند، اما قیمت میزان پولی است که بین متقاضی و عرضهکننده رد و بدل میشود تا معامله صورت گیرد. ارزش کالا از نظر فرد میتواند بالاتر یا پایینتر از قیمت باشد.
تناقض ارزش یا معمای آب و الماس چیست؟
آب مایهی حیات است. بدون آب زندگی بشری معنی خود را از دست میدهد زیرا بدون آب کشاورزی وجود نخواهد داشت و بشر و حیوانات از فرط تشنگی توانایی ادامه حیات نخواهند داشت. حالا الماس را در نظر بگیرید. الماس سنگی است که برای ادامه زندگی بشر ارزش بسیار ناچیزی دارد. حتی میتوان گفت که برای ادامه حیات انسان تاثیری ندارد.
اما با این حال به دلیل اینکه بسیار کمیاب است، قیمت بسیار بالایی دارد. از سویی آب که برای ادامه زندگی بشر حیاتی است به دلیل اینکه مقدار بسیار زیادی از آن وجود دارد قیمت بسیار پایینتری نسبت به الماس دارد. این سوال همیشه ذهن بسیاری از متفکران را به خود مشغول کرده که چرا مواردی مانند آب که برای حیات بسیار باارزش هستند، قیمت پایینی دارند و چیزی مانند الماس که ارزش آنچنانی برای حیات انسانی ندارد آنقدر قیمت بالایی دارد.
این سوال تا زمانی که مطلوبیت نهایی وارد ادبیات اقتصادی نشده بود بدون پاسخ مانده بود. اما با ورود بحث مطلوبیت نهایی تا حدودی به این معمای آب و الماس یا تناقض ارزش پاسخ داده شد. مطلوبیت نهایی بیان کننده این است که با اضافه شدن مصرف یک واحد کالا یا خدمات، چقدر به رضایت فرد اضافه میشود یا از آن کم میگردد.
در واقع، درست است که آب برای زندگی بسیار باارزشتر از الماس است ولی آب کمیابی الماس را ندارد و با مصرف واحدهای بیشتر از آن، میزان افزایش رضایت فرد خیلی هم بالا نمیرود. این در حالی است که اضافه شدن یک واحد الماس همچنان به رضایت فرد مقدار زیادی اضافه میکند.
با توجه به این توضیحات تعیین کننده، قیمت یک کالا یا خدمات وابسته به کمیابی و مطلوبیت آن کالا یا خدمات برای افراد جامعه است. هر چقدر یک کالا یا خدمات کمیابتر باشد، عرضه آن بسیار کم است و قیمت آن میتواند بالاتر برود. از طرف دیگر، هر کالا یا خدماتی مطلوبیت نهایی بالاتری داشته باشد افراد جامعه تقاضای بالاتری برای خرید آن دارند در نتیجه قیمت آن بالا خواهد رفت.
نگاهی به طلا و سرمایه گذاری در آن
بیایید از دریچه سرمایه گذاری هم به این موضوع نگاهی بیندازیم. اگر میخواهید بدانید چرا طلا تبدیل به یک گزینه سرمایه گذاری مناسب شده است، باید به این نکته توجه کنید. به دلیل آنکه طلا فلز کمیابی است و مطلوبیت نهایی بالایی برای افراد جامعه دارد، قیمت آن نسبت به دیگر فلزات مانند مس و نقره بسیار بالاتر است. بخشی از این مساله به ویژگیهای بینظیر طلا هم برمیگردد. به همین دلایل است که طلا جای خود را به عنوان یک سرمایه گذاری معقول بین مردم حفظ کرده است.
در ایران نیز برای خرید طلا میتوان به دو طریق اقدام کرد: یکی به روش خرید سنتی فیزیکی از بازار طلا و دیگری خرید صندوق سرمایه گذاری طلا از جمله این صندوقها میتوان به صندوق طلای کیان اشاره کرد.
جمعبندی
تناقض ارزش ناشی از کمیابی است. میدانیم که آب بسیار باارزش است و حیات انسان به آن وابسته است اما قیمت پایینی دارد. از سوی دیگر، الماس که که ارزشی برای حیات انسان ندارد به دلیل کمیابی، قیمتی به مراتب بالاتر از آب دارد. این تناقض که به معمای آب و الماس شهرت دارد بعد از وارد شدن مطلوبیت نهایی به علم اقتصاد تا حدودی پاسخ داده شد. این موضوع عامل تبدیل شدن فلزات قیمتی به گزینه سرمایه گذاری هم هست.