نحوه ارزش گذاری شرکت ها در تحلیل بنیادی
- اشتراکگذاری
- 164
- 0
تحلیل بنیادی را میتوان یک نوع آیندهنگری در خرید و فروش سهام هم به حساب آورد، چرا که در این روش تلاش میکنیم به ارزنده بودن و پشتوانه داشتن سهام موردنظر پی ببریم.
هر یک از ما در بیشتر اوقات برای هر خرید و فروشی تلاش میکنیم و به قول معروف معامله را از هر جهت سبک و سنگین میکنیم تا انتخاب درستی در خرید و حتی در زمان فروش انجام داده باشیم. تحلیل بنیادی در بازار بورس نیز تجزیه و تحلیل اساسی است که در زمان خرید و فروش سهام باید انجام دهیم. افرادی که به روش مستقیم در بورس سرمایه گذاری میکنند، باید چگونگی عملکرد این تحلیل را بدانند و با مفهوم آن آشنا باشند. گفتنی است کسانی که صاحب واحدهای صندوقهای سهامی هستند در واقع در حال استفاده از دانش تحلیلگران و اعضای حاضر در صندوقها هستند. در فرصت پیش آمده به بررسی اهمیت تحلیل بنیادی در بازار بورس خواهیم پرداخت و ابعاد آن را بررسی خواهیم کرد.
بررسی ارزش شرکت توسط تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی در بورس روشی است که میتواند چشمانداز خوبی از خرید و فروش سهام ارائه دهد. روش تحلیل بنیادی، روش پایهای-ریشهای هم نامیده میشود که فرد سرمایه گذار با کمک این تحلیل به بررسی عوامل تاثیرگذار بر سهام موردنظرش میپردازد و از طریق بررسی عوامل موثر بر سهم تصمیم میگیرد که ارزش خرید یا فروش را دارد یا خیر. تحلیل بنیادی را میتوان یک نوع آیندهنگری در خرید و فروش سهام هم به حساب آورد، چرا که در این روش تلاش میکنیم به ارزنده بودن و پشتوانه داشتن سهام موردنظر پی ببریم. اما عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی که البته این عوامل تاثیر مستقیم بر ارزش سهام را دارند، کدام هستند؟
انواع شاخص ها و نسبت های تاثیر گذار
سه دسته از عوامل تاثیرگذار بر ارزش سهام وجود دارند که برای تحلیل بنیادی در بورس تاثیرگذار هستند. اولین دسته که بر قیمت سهام هر شرکت تاثیرگذار است را میتوان عوامل محیطی نامید؛ این دسته شامل عواملی مانند اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور، بودجهبندیها و تصمیمات کلان و نیز مقررات میشود.
دسته دوم به عواملی مربوط میشود که رابطه مستقیم با صنعت دارد؛ قیمتگذاریهای محصولات در هر صنعت، میزان عرضه و تقاضایی که در موردشان تصمیمگیری میشود و میزان رقابتی بودن و حجم سرمایهگذاریها در یک صنعت از عوامل تاثیرگذار در دسته دوم به حساب میآیند. اما دسته سوم که به عوامل درونی شرکت مربوط میشود، مانند ترکیببندی سهامداران شرکت و وضعیت میزان داراییها و بدهیها و نسبت قیمت به درآمد که کمابیش با نامش آشنا هستیم هم به نوع خود از عوامل تاثیرگذار در قیمت گذاری سهام هر شرکت و البته عوامل تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی به حساب میآید.
نسبت نقدینگی
یکی از مهمترین موارد نسبت مالی برای هر شرکتی نقدینگی است. این نسبت نشان دهنده توانایی مالی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت است. نسبت نقدینگی به سه زیر مجموعه تقسیم می شود:
نسبت جاری
با تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری، نسبت جاری به دست میآید. این نسبت از مهمترین نسبتهای مالی در تحلیل بنیادی است. با اطلاعات نسبت جاری در تحلیل بنیادی میتوان متوجه شد که نقدینگی شرکت ناشر مورد نظر در وضعیت مناسبی قرار دارد یا خیر.
نسبت آنی
در هر شرکتی ممکن است داراییهایی وجود داشته باشند که شرکت نتواند به سرعت آنها را به وجه نقد تبدیل کند یا به اصطلاح نقدشوندگی پایینی دارند. برای بررسی مشکل نقدشوندگی این داراییها و اینکه آیا شرکت میتواند به سرعت تعهدات کوتاه مدت و میان مدت خود را به سرانجام برساند یا خیر، از نسبت آنی استفاده میشود.
بدهی های کنونی / (موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
نسبت وجه نقد
اگر سرمایه گذاری قصد داشته باشد که تواناییهای شرکتی را در بازپرداخت تعهدات خود به صورت ضروری و در اسرع وقت بسنجد، به نسبت وجه نقد شرکت توجه میکند زیرا این نسبت موجودی کالا و حسابهایی که قرار است در آینده نزدیک دریافت کند را در نظر نمیگیرد.
بدهیهای جاری / (سرمایهگذاریهای کوتاهمدت + پول نقد و مشابه پول نقد) = نسبت پول نقد
نسبت سودآوری
سودآوری را شاید بتوان مهمترین فاکتور برای بررسی بنیادی یک شرکت دانست. برای اینکه بتوان میزان سودآوری شرکت را بررسی کرد باید به دو نسبت مهم توجه شود:
حاشیه سود ناخالص
برای به دست آوردن حاشیه سود ناخالص ابتدا باید سود ناخالص را به دست آورد. سود ناخالص از کسر کردن میزان درآمد فروش از هزینه نهایی کالای به دست میآید. حال، اگر سود ناخالص را بر میزان فروش تقسیم کنیم، حاشیه سود ناخالص به دست میآید.
حاشیه سود ناخالص = میزان فروش / سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
سود عملیاتی به مفهوم نحوه عملکرد شرکت در زمینه تخصصی آن است. اگر سود عملیاتی بالا باشد به این معنی است که شرکت در زمینهای که فعالیت دارد به نحو احسن عمل کرده است. اگر سود عملیاتی شرکت را تقسیم بر میزان فروش کنیم، نسبت حاشیه سود عملیاتی بدست میآید.
نسبت اهرمی یا سرمایهای
نسبت اهرمی یا سرمایهای بیان کننده قدرت شرکت در انجام به تعهدات بلندمدت و میان مدت شرکت است.
نسبت فعالیت یا کارایی
نسبت فعالیت یا کارایی عاملی است که میزان چابکی شرکت در تولید، فروش، وصول مطالبات و به کارگیری داراییهای شرکت برای کسب سود بیشتر را نشان میدهد.
نسبت P/E
نسبت P/E نشان دهنده این است که سرمایه گذار برای کسب مقدار مشخصی از سود حاضر است چه مقدار پول بابت خرید سهم بپردازد. به عنوان مثال اگر نسبت P/Eبرای یک سهم برابر با 50 باشد به این معنی است که سرمایه گذاران حاضرند برای کسب یک ریال سود شرکت سهام این شرکت را به مبلغ 50 ریال خریداری کنند.
ارزش گذاری براساس صورت های مالی تاثیر گذار
از روشهای مهم تاثیرگذار بر تحلیل بنیادی سهام، ارزشگذاری آن بر اساس صورتهای مالی است. صورتهای مالی شرکت میتوانند بر تصمیم گیری سرمایه گذار برای سرمایه گذاری در سهم تاثیر داشته باشد.
ترازنامه
اولین مورد از صورتهای مالی یک شرکت ترازنامه است. ترازنامه نشان دهنده میزان داراییها و بدهیهای یک شرکت است.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان جزئیات بیشتری از وضعیت دارایی یک شرکت ارائه میدهد. در واقع صورت سود و زیان به بررسی دقیق میزان درآمد، هزینه و سود در یک دوره زمانی مشخص میپردازد.
صورت سود و زیان جامع
صورت سود و زیان جامع گزارشی است که تمامی هزینه ها و درآمدهای شناسایی شده یک شرکت را در بازه زمانی مشخصی بازگو میکند.
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد نشان دهنده تغییرات وجه نقد یک شرکت است. طبق این سند مشخص میشود وجه نقد شرکت از کجا تامین شده و در کجا هزینه شده است.
ارزش گذاری بر اساس دارایی شرکت ها
ارزش گذاری قیمت سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس برای سرمایه گذاران بسیار حائز اهمیت است. ارزش گذاری بر اساس داراییها به شش روش متفاوت انجام میشود:
ارزش اسمی سهام
ارزش اسمی سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس همان ارزشی است که در اساس نامه شرکت درج شده است. این ارزش برای هر سهم در بازار ایران در حال حاضر 100 تومان است.
ارزش دفتری سهام
اگر داراییهای شرکت را از بدهیها کم کنیم سپس بر تعداد سهام شرکت منهای سهام ممتاز تقسیم کنیم، ارزش دفتری یک سهم به دست میآید.
ارزش بازار سهام
ارزش بازاری یک سهم در واقع قیمت یک سهم در بازار را نشان میدهد. به عنوان مثال اگر قیمت یک سهم در حال حاضر در بازار با 20 تومان معامله شود، ارزش بازاری این سهم 20 تومان است.
ارزش جایگزینی سهام
ارزش جایگزینی به معنی هزینههای لازم برای خرید کالا یا تولید آن در زمان حال است. فرض کنید بخواهیم ارزش یک کارخانه سیمان و هر سهم آن را بدانیم. در شیوه ارزش جایگزینی، ارزش این کارخانه و در نتیجه هر سهم آن به اندازهای است که بتوانیم یک کارخانه مشابه با آن بسازیم.
ارزش تصفیهای
ارزش تصفیهای، ارزشی است که اگر شرکت منحل شود برابر با مقدار ارزش حاصل از فروش تمام داراییهای شرکت منهای بدهیهای آن خواهد بود.
ارزش سهام برمبنای خالص ارزش دارایی
برای به دست آوردن ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش دارایی ابتدا باید داراییهای شرکت را بر اساس قیمت روز از بدهیهای شرکت کسر کنیم و سپس عدد حاصل شده بر تعداد سهام شرکت منهای سهام ممتاز تقسیم گردد.