جسی لیورمور و بهای سنگین مدیریت نکردن ریسک

امیر شاملویی
    • اشتراک‌گذاری
    • 536
    • 0
    جسی لیورمور و بهای سنگین مدیریت نکردن ریسک

    قواعد معامله‌گری که باید دنبال کنیم ساده هستند و سالها است که از سوی بسیاری از معامله‌گران به کار گرفته شده‌اند. این اصول از آموزه‌های لیورمور ناشی می‌شود: «چیز جدیدی در وال‌استریت وجود ندارد. نمی‌تواند وجود داشته باشد زیرا سفته‌بازی قدمتی به اندازه شکل‌گیری کوه‌ها دارد. هر چیزی که امروزه در بازار سهام رخ می‌دهد قبلا رخ داده و دوباره هم اتفاق خواهد افتاد.»

    اغلب ما توصیه‌هایی از دوست و آشناها می‌شنویم: «در کف بخر و در سقف بفروش»، «وقتی بازار قرمز است وقت خرید رسیده». اغلب وقتی از این عبارات استفاده می‌شود که دلیل خرید، فروش یا نگهداری یک سرمایه‌گذاری را توجیه کنیم. مشکل این قاعده‌های سرانگشتی، مخصوصا وقتی پای بازار سهام به میان بیاید این است که یادشان می‌رود پیچیدگی هم وجود دارد. متغیرهای بسیار زیادی وجود دارند که روی قیمت یک اوراق بهادار و نوسان بهای آن اثر می‌گذارند. مرتکب خطا شدن، سوگیری داشتن و تصمیم‌های غلط می‎تواند بارها و بارها رخ دهد. در این مطلب از سری نوشته‌های از بزرگان بیاموزید، نگاهی به زندگی جسی لیورمور از معامله‌گران افسانه‌ای وال‌استریت می‌پردازیم، درس‌ها و قواعدی که برای موفقیت در سرمایه‌گذاری مطرح کرده است را می‌آموزیم و در نهایت به اشتباهات او نیز اشاره خواهیم کرد.

    جسی لیورمور کیست؟

    جسی لیورمور یکی از بزرگترین معامله‌گرانی است که تاکنون به دنیا آمده‌اند، با این حال تعداد کمی در مورد او می‌دانند. او در سال 1877 به دنیا آمد و ثروتش در زمان زندگی خود به 100 میلیون دلار هم رسید که به قیمت امروز معادل با 1.5 میلیارد دلار می‌شود. برخی از معاملات لیورمور مانند گرفتن موقعیت فروش درست قبل از زلزله 1906 سانفرانسیسکو و همچنین درست پیش از سقوط وال‌استریت در سال 1929 در میان حلقه سرمایه‌گذاران افسانه‌ای محسوب می‌شوند.

    درس‌های لیورمور برای سرمایه‌گذاری

    درست است که از زمان معامله‌گری لیورمور زمان زیادی گذشته و بازارها بزرگ‌تر شده و شاهد تغییرات زیادی بوده‌اند، هنوز هم الگوهای قیمتی که در تحلیل‌هایش از آنها استفاده می‌کرد، دوام یافته‌اند. او الگوهای قیمت را با تجزیه و تحلیل حجم ترکیب می‌کرد و معیارهایی را برای کار خودش قرار داده بود تا ببیند آیا موقعیت معامله‌گری خوبی گرفته است یا خیر. این معیارها عبارت بودند از: افزایش حجم به هنگام شکست روند؛ چند روز بعد از شکست، قیمت‌ها باید در جهت شکستگی حرکت کنند؛ یک واکنش طبیعی جایی رخ می‌دهد که قیمت‌ها تا حدی خلاف روند اصلاح کنند اما حجم در زمان اصلاح کمتر از مقداری است که در مسیر روند داشت؛ در نهایت، وقتی واکنش طبیعی تمام می‌شود، حجم باید بار دیگر در جهت روند افزایش یابد. انحراف از این الگوها به عبارتی سیگنال هشدار در نظر گرفته می‌شد و اگر با تحرکات قیمتی نقاط پیوت تقویت می‌شد، نشان می‌داد که باید از بازار خارج شویم.

    بیشتر بخوانید: منظور از تحلیل بنیادی چیست؟

    یک نکته مهم: زمانبندی خرید و فروش

    یکی از چیزهایی که در بازار اهمیت زیادی دارد، زمانبندی خرید و فروش است. هیچ چیز بهتر از قیمت زمانبندی را نمی‌گوید. جسی لیورمور باور داشت که اهمیتی ندارد ما چقدر احساس می‌کنیم می‌دانیم چه اتفاقی می‌افتد، باید منتظر باشیم تا بازار نظریه ما را تایید کند. وقتی بازار کار خود را کرد، ما معامله خود را انجام می‌دهیم.

    قواعد معامله‌گری

    قواعد معامله‌گری که باید دنبال کنیم ساده هستند و سالها است که از سوی بسیاری از معامله‌گران به کار گرفته شده‌اند. این اصول از آموزه‌های لیورمور ناشی می‌شود: «چیز جدیدی در وال‌استریت وجود ندارد. نمی‌تواند وجود داشته باشد زیرا سفته‌بازی قدمتی به اندازه شکل‌گیری کوه‌ها دارد. هر چیزی که امروزه در بازار سهام رخ می‌دهد قبلا رخ داده و دوباره هم اتفاق خواهد افتاد.» چند مورد از قواعد معامله‌گری در نظر جسی لیورمور عبارتند از:

    · همراه با روند معامله کنید. در بازار پررونق (گاوی) بخرید و در بازار کم‌رونق (خرسی) بفروشید.

    · وقتی فرصت‌های آشکاری در بازار وجود ندارد، دست به معامله نزنید.

    · با استفاده از نقاط پیوت معامله کنید.

    · منتظر باشید تا بازار عقیده‌تان را پیش از ورود به معامله تایید کند. صبر منجر به رسیدن به «پول‌های کلان» می‌شود.

    · نقطه خروج برای خود تعیین کنید و آن را پیش از ورود بدانید.

    · سهام‌های خیلی زیادی را دنبال نکنید.

    · در موقعیتی که باخته‌اید، میانگین کم نکنید.

    · سهام پیشتاز در هر بخش را دنبال کنید؛ در واقع قویترین سهم‌ها را در یک بازار گاوی یا ضعیف‌ترین سهم‌ها را در یک بازار خرسی معامله کنید.

    · هنگامی که چشم‌انداز برای سودهای بیشتر دور از دسترس است (روند به پایان خود رسیده یا در حال از بین رفتن است)، از معاملات خارج شوید.

    بیشتر بخوانید: اثر انگور ترش چیست؟

    شکست‌های یک سرمایه‌گذار بزرگ

    با وجود تمام دانشی که جسی لیورمور داشت، باز هم اشتباهاتی مرتکب شد. خود وی می‌گوید: «تمام زندگیم اشتباهاتی کرده‌ام اما با از دست دادن پول تجربه به دست آورده‌ام و مجموعه‌ای ارزشمند از «نبایدها» را می‌دانم. من چند باری شکست خورده‌ام اما این از دست دادن شکست کامل نبوده است. در غیر این صورت، اکنون اینجا نبودم. همیشه می‌دانستم شانس دیگری دارم و یک اشتباه را دو بار نباید تکرار کنم. من به خودم باور داشتم.» اما اشتباه او همینجا بود. سرمایه‌گذاری ذاتا با عدم قطعیت همراه است بنابراین هرگز نمی‌توانیم به خود بگوییم هرگز اشتباهی را دوباره تکرار نمی‌کنم. مطمئنا افراد نمی‌خواهند یک اشتباه را چند بار تکرار کنند اما خانواده اشتباهات آن قدر بزرگ است که نمی‌توانیم از همه آنها دوری کنیم. خطا کردن بخشی از سرمایه‌گذاری است. به همین دلیل است که مدیریت ریسک اهمیت زیادی دارد. همین خطا به قیمت زندگی جسی لیورمور تمام شد.

    درس‌های پایانی

    جسی به شدت موفق بود اما چند بار شانس خود را از دست داد. او همیشه اولین کسی بود که اشتباهاتش را می‌پذیرفت و وقتی پولش را از دست داد به دو مجرم بالقوه رسید: اول این که قواعد معامله‌گری کاملا فرموله نشده بودند و دوم این که آنها را دنبال نکرده بود. اگر می‌خواهید سود کنید، ابتدا باید یک نظام معامله‌گری سودمند خلق کنید و سپس به آن متعهد باقی بمانید.

    جسی معامله‌گری ساده‌ای داشت: قبل از ورود به معامله منتظر نقاط پیوت بمانید. در این صورت، در جهت کلی بازار معامله کنید. بگذارید قیمت اقدامات شما را به پیش براند و تا زمانی که دلیل خوبی برای خروج از معاملات خود به دست نیاورده‌اید، با آن باقی بمانید. زیان‌ها را تا حد امکان کوچک نگه دارید و زمانی که هیچ فرصت آشکاری وجود ندارد، از معامله کردن اجتناب کنید. وقتی فرصتش پیش آمد، سهامی را انتخاب کنید که بیش از سایرین احتمال تحرک دارند.

    بیشتر بخوانید: شاخص بورس چیست و انواع آن کدامند؟

    جمع‌بندی

    یادتان باشد خطا کردن در سرمایه‌گذاری جزیی از این بازارها است. بنابراین، مدیریت ریسک را جدی بگیرید، حتی اگر دانش خوبی از بازار دارید. نکته مهم دیگر این است که همیشه به آنچه آموخته‌اید پایبند بمانید. از یاد بردن چیزهایی که آموخته‌ایم، می‌تواند برای ما گران تمام شود. در نهایت این که قواعدی که برای معامله‌گری مطرح شد را رعایت کنید. این موضوع می‌تواند ریسک شما را کاهش دهد.